۱۳۸۹/۰۵/۲۷

میرحسین موسوی: کدام ایران؟ کدام اسلام؟

نه ایرانی که اینها به دنبال آن هستند مورد شناسایی و قبول ماست و نه اسلامی که معرفی می کنند و آن را ابزاری برای رسیدن به مطامع و منافع خود قرار می دهند.
میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از آزادگان، در کنار هم بودن «زرتشتیان و مسیحیان و کلیمیان در میان صفوف مسلمانان اعم از شیعه و سنی» زمان انقلاب را به یادمان می‌آورد و می‌گوید که آن زمان «هیچ کس دنبال دوختن قبایی برای خود یا استفاده از سرمایه‌های ملی نبود» و «برای به دست آوردن منافع جناحی کوتاه مدت» کسی چوب حراج به سرمایه‌های هویتی ملّت نمی‌زد.

موسوی بحث‌های اخیر را «جنگ زرگری» می‌داند و می‌گوید کسانی «مدعی مکتب ایران» شده‌اند که «در کوتاه ترین زمان، سازمان میراث فرهنگی کشور» را که «سازمانی حافظ و نگهدارنده مظاهر هویت ملی ما» است، متلاشی کرده‌اند.
موسوی می‌گوید که «در این جنگ زرگری گفته نمی‌شود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید ازآن دفاع شود؟»
ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیاد؟ ایرانی با ۱۴٫۵درصد نرخ بیکاری و ۲۹درصد بیکاری در میان جوانان؟ ایرانی با زندان‌های پر از زندانیان سیاسی و دهان‌های دوخته و رسانه‌های خفه شده و حقوق بشر پایمال شده؟ یا ایرانی که به دلیل سیاست‌های خانمان برانداز فاصله‌اش با کشورهای همسایه‌ی رقیب بیشتر می شود؟
او می‌پرسد «با گسترش سلطه دروغ و ریا چه بر سر اسلام آمده است؟»
آیا این اسلام، اسلام آن مرجع عالیقدری است که به دلیل حقگویی خانه‌اش ویران می‌شود یا اسلام امام جمعه‌ای است که بدون خم به ابرو آوردن، تهمت یک میلیارد دلار پول از بیگانه گرفتن و منتظر ۵۰میلیارد دلار دیگر ماندن را به رقبای سیاسی می‌زند؟ یا اسلامی که به بهانه آن، سران بالای امنیتی، افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می‌کنند؟
میرحسین، با مثال زدن شکایت «۷ چهره شاخص و با سابقه روشن» و یکی یکی به زندان برگرداندن آنان، می‌پرسد «آیا در اسلامی که حضرت علی(ع) ان را معرفی می کنند امکان دارد به جای متهمان،شاکیان را زندانی کنند؟»

متن کامل سخنرانی موسوی در کلمه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر