چندی پیش محسن کدیور نوشتاری تحت عنوان «استیضاح رهبر» را قلمی کرد.ایشان دراین نوشتار دلایل مورد نظر خود بر لزوم خلق آقای خامنهای از رهبری جمهوری اسلامی را برشمرده است. در بخش نخستاین نوشتار به مجلس خبرگان پرداخته شده و در بخشهای بعد عملکرد آقای خامنه مورد توجه قرارمیگیرد. یکی از نکات قابل تامل درباره مجلس خبرگان تغییری است که در نحوه تایید صلاحیت نامردهای انتخابات خبرگان رخ داده است که به نقل از آن نوشتار آورده میشود:
در هشتمین اجلاسیه سالیانه دوره اول خبرگان در تاریخهای 24 و 25 تیر 1369 ماده دوم «قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری وآیین نامه داخلی آن مربوط به اصول 5، 107 و 108 قانون اساسی جمهوری اسلامیایران» (مصوب 1359 و تغییرات 1361 شورای نگبهان) تغییر یافت. مفاد ماده در دورهایت الله خمینی: "خبرگان منتخب مردم باید دارای شرائط زیر باشند:... ب : آشنایی کامل به مبانی اجتهاد با سابقه تحصیل در حوزههای علمیه بزرگ در حدی که بتوانند افراد صالح برای مرجعیت و رهبری را تشخیص دهند.تبصره 1: تشخیص واجد بودن شرائط با گواهی سه نفر از استادان معروف درس خارج حوزههای علمیه میباشد.تبصره 2: کسانی که رهبر صریحا و یا ضمنا اجتهاد آنان را تایید کرده است و کسانی که در مجامع علمی و یا نزد علمای بلد خویش شهرت به اجتهاد دارند نیازمند به ارائه گواهی مذکور نمیباشند."
در زمان آقای خامنهای مصوبه فوقاینگونه تغییر یافت:«ماده 3: خبرگان منتخب مردم باید دارای شرائط زیر باشند: ب: اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشند و بتوانند ولی فقیه واجد شرائط رهبری را تشخیص دهند. تبصره 1: مرجع تشخیص دارا بودن شرائط فوق، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی میباشند.تبصره 2: کسانی که رهبر معظم انقلاب صریحا یا ضمنا اجتهاد آنها را تایید کرده باشد، از نظر علمی نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهد داشت.»
اجتهاد خبرگان دور اول با گواهی سه نفر از اساتید معروف درس خارج، شهرت در مجامع علمی و نزد علمای بلاد احراز میشد. اجلاسیه هشتم دوره اول خبرگان پس از وفات ایت الله خمینی، فقهای شورای نگهبان را مرجع تشخیص شرائط داوطلبان مجلس خبرگان قرار داد. در بین خبرگان دور اول از نمایندگان سلیقههای مختلف سیاسی نشانی بود.
اما در اثر تغییر یادشده و با تنگ نظری شورای نگهبان در دورههای بعدی خبرگان، مجلسی یک دست و تک صدایی را نتیجه داد. اکثریت قریب به اتفاق پذیرفته شدگان ازیک سلیقه خاص بودند. انتخابات دورههای دوم تا چهارم مجلس خبرگان سردترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامیایران بوده است و مشارکت مردمیدر آن در پائین ترین سطح قرار داشته است. فقهای شورای نگهبان منصوب رهبرند. منصوبین رهبرنمیتوانند مرجع تشخیص صلاحیت خبرگانی باشند که انتخاب، نظارت و عزل رهبر را به عهده دارند. «دورباطل» دراین زمینه کاملا مشخص است.
در هشتمین اجلاسیه سالیانه دوره اول خبرگان در تاریخهای 24 و 25 تیر 1369 ماده دوم «قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری وآیین نامه داخلی آن مربوط به اصول 5، 107 و 108 قانون اساسی جمهوری اسلامیایران» (مصوب 1359 و تغییرات 1361 شورای نگبهان) تغییر یافت. مفاد ماده در دورهایت الله خمینی: "خبرگان منتخب مردم باید دارای شرائط زیر باشند:... ب : آشنایی کامل به مبانی اجتهاد با سابقه تحصیل در حوزههای علمیه بزرگ در حدی که بتوانند افراد صالح برای مرجعیت و رهبری را تشخیص دهند.تبصره 1: تشخیص واجد بودن شرائط با گواهی سه نفر از استادان معروف درس خارج حوزههای علمیه میباشد.تبصره 2: کسانی که رهبر صریحا و یا ضمنا اجتهاد آنان را تایید کرده است و کسانی که در مجامع علمی و یا نزد علمای بلد خویش شهرت به اجتهاد دارند نیازمند به ارائه گواهی مذکور نمیباشند."
در زمان آقای خامنهای مصوبه فوقاینگونه تغییر یافت:«ماده 3: خبرگان منتخب مردم باید دارای شرائط زیر باشند: ب: اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشند و بتوانند ولی فقیه واجد شرائط رهبری را تشخیص دهند. تبصره 1: مرجع تشخیص دارا بودن شرائط فوق، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی میباشند.تبصره 2: کسانی که رهبر معظم انقلاب صریحا یا ضمنا اجتهاد آنها را تایید کرده باشد، از نظر علمی نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهد داشت.»
اجتهاد خبرگان دور اول با گواهی سه نفر از اساتید معروف درس خارج، شهرت در مجامع علمی و نزد علمای بلاد احراز میشد. اجلاسیه هشتم دوره اول خبرگان پس از وفات ایت الله خمینی، فقهای شورای نگهبان را مرجع تشخیص شرائط داوطلبان مجلس خبرگان قرار داد. در بین خبرگان دور اول از نمایندگان سلیقههای مختلف سیاسی نشانی بود.
اما در اثر تغییر یادشده و با تنگ نظری شورای نگهبان در دورههای بعدی خبرگان، مجلسی یک دست و تک صدایی را نتیجه داد. اکثریت قریب به اتفاق پذیرفته شدگان ازیک سلیقه خاص بودند. انتخابات دورههای دوم تا چهارم مجلس خبرگان سردترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامیایران بوده است و مشارکت مردمیدر آن در پائین ترین سطح قرار داشته است. فقهای شورای نگهبان منصوب رهبرند. منصوبین رهبرنمیتوانند مرجع تشخیص صلاحیت خبرگانی باشند که انتخاب، نظارت و عزل رهبر را به عهده دارند. «دورباطل» دراین زمینه کاملا مشخص است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر