۱۳۸۹/۰۶/۰۸

نسبت اعتراضات خیابانی با حفظ وحدت و امید در جامعه

فروریختن سقف معدن طلا و مس سن خوزه شیلی و احتمال کشته شدن 33 تن از معدنچیان در همان لحظات اول انتشار خبرش، می رفت که جامعه شیلی را در شوک خود فروبرد. اما آنچه این اتفاق را تحت شعاع خود قرارداد خبر زنده بودن معدنچیان در عمق 700 متری زیر زمین بود. خبری که این بار سرور و شادی را نه تنها در میان خانواده معدنچیان محبوس، که درکل جامعه شیلی به ارمغان آورد. حمایتهای گسترده مردمی و دولتی که گویا با خبر زنده ماندن معدنچیان جان تازه ای به جامعه شیلی داده بود ناگاه گستره ای جهانی به خود گرفت و در آن سوی دریاها مردم را پی گیر و دعاگوی سرنوشت این 33 معدنچی محبوس نمود. پاپ از آنسوی دنیا برای زنده ماندن این معدنچیان دعا نمود و تیمی خبره از ناسا برای بررسی راه حلی سریع تر برای رهایی اینان راهی شیلی شد. اما آنچه از همه بی نظیر تر می نمود یکپارچگی ملت شیلی بود که دلواپسی های این روزهای خود را به سرنوشت این معدنچیان گره زده اند. این روزها پیگیری سرنوشت این معدنچیان ناخوداگاه در دل هر شیلیایی امید به زنده ماندن را تقویت می کند. نا خوداگاه جامعه دلیلی اخلاقی برای هم راهی و هم دردی یافته است. با هر قطره اشک شوق خانواده هایشان، این جامعه شیلی است که چشمهایش خیس می شود...
وحدت، یکپارچگی و حفظ امید در جوامع با همه تفاسیر و پیش فرضهایی که برای آن عنوان می کنند، امر خارق العاده ای نیست که تنها بتوان تحت شرایط خاص و آزمایشگاهی به آن دست یافت. هر جامعه ای توان رسیدن به وحدت و یکپارچگی را در طول زمان های مختلف داراست. آنچه باعث می شود این امید و اتحاد شکلی قوی تر به خود بگیرد، تنها می تواند عملکرد نخبگان آن جامعه باشد. در شرایط حساس اجتماعی که آحاد اجتماع نیاز به تصمیم گیری برای چگونگی عمل کردن تحت آن شرایط را دارند، این رفتار اقشار تاثیر گذار بر جامعه (نظیر دولت مردان، روشنفکران، سرمایه داران، روحانیون ..)است که می تواند طبقات دیگر جامعه را در نحوه تصمیم گیری خود مصمم کند. جامعه ایران در این زمینه تجربیات گران سنگی را در کوله بار تاریخی خود اندوخته است و بارها و بارها نشان داده است که در شرایط ناگوار طبیعی و حتی انسانی از پتانسیل بالایی برای اتحاد و یکپارچگی برخوردار است. در زمان انقلاب مشروطه، در هنگام ملی شدن صنعت نفت، با زلزله بویین زهرا سال 41، در هنگام جنگ تحمیلی .... و تا همین اواخر با جنبش سبز. برای ایجاد این امید و اتحاد در جامعه، گرچه تک تک افراد نقشی بر عهده دارند که باید ایفا کنند، اما در حفظ و استمرارش همواره نیاز به دستاویزی است، نیاز به نیرویی خارجی است که هر لحظه نشاط و انرژی دوباره به جان این حرکت متحد بدمد. در شیلی ، هر روز با انتشار عکس و تصویری از معدنچیان، امید جامعه متحد امروزش دوباره جان می گیرد و در ایران امروز، دیوارنوشته ای سبز، حضوری سبز یا دعوتی و بیانیه ای از همان کسانی که مردم بهانه ای برای اتحادشان قرار دادند. این روند اما باید نو شود هر دم. در شیلی اگر تنها به همین تونل ارسال غذا بسنده شود دیری نمی پاید که همه چیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد. امید آن معدنچیان به یاس تبدیل می شود و جامعه بی تفاوت، خود را سرگرم موضوعی دیگر خواهد کرد هر چند که خانوادهایشان با فریاد بخواهند نگاهها را به سمت خود و محبوسانشان جلب کنند. نمی خواهم تصور کنم جامعه ایران در قبال حوادث یک سال گذشته خود دچار چنین حال و رخوتی شده است، اما به ظاهر تفاوت ها و فروکشهایی نیز داشته است. اما در آستانه روز قدس فرصت مناسبی است تا این انتظار جامعه برای به رخ کشیدن اتحادشان، جامع عمل به خود بپوشد. در این شرایط قضاوت جامعه در مورد اطمینان خاطر از درستی عمل خود، تابعی از عملکرد رهبرانش خواهد بود. اگر حضور در خیابان و اعلام همبستگی برای آرمان خود را حق خود بدانیم، مسائل دیگر نظیر تهدید و ارعاب جمعیت در اولویت دوم قرار خواهد گرفت. آنچه مسلم است، این است که، این جامعه نشان داده، امروز برای رسیدن به اهداف والای خود پای همه چیز ایستاده است و در این میان فقط نیاز به باور خود دارد.
فارغ از توجیه لزوم یا عدم لزوم انجام اعتراضات خیابانی، آنچه اهمیت دارد آن است که در شرایط فعلی که زنده نگهداشتن امید و وحدت در جامعه نیازی حیاتی به نظر میرسد، چه جایگزین مناسبی برای ابراز این وحدت و حفظ آن امید در سطح جامعه می تواند وجود داشته باشد؟
به نظر می رسد پس از گذشت بیش از یک سال از اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، جامعه، رهبران اعتراضات و حکومت در شرایط تصمیم گیری سختی قرار گرفته اند. چه جنبش سبز را نیروی نامرئی و قدرتمند بدانیم، چه آن را فتنه ای فروکش کرده، باید پذیرفت که اعتراض در ذهن جامعه به دنبال شیوه ای برای ابراز خود می گردد و اگر راهی نیابد، نتیجه هر چه باشد، به نفع هیچ کس نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر