اگر این واقعیت را بپذیریم که رشد اقتصادی به همراه نرخ تورم دو شاخصی است که معدل کل عملکرد اقتصاد را نشان میدهد، اکنون پس از قریب دو سال هنوز معلوم نیست عملکرد اقتصاد در سال ۱۳۸۷ چگونه بوده است؟ به این اضافه کنید نظر اکثر کارشناسان را که معتقدند از سال گذشته تا به حال اقتصاد ایران عملکرد نامطلوبتری داشته است که آمار بیکاری این نظر را تایید میکند.
اینکه بانک مرکزی این آمار را ارائه نداده به خودی خود نمیتواند انگشت اتهام را به سوی کارشناسان بانک مرکزی نشانه رود. آنچنان که گاه به گاه اخباری به گوش میرسد که اتفاقاً بانک مرکزی خواهان ارائه آمار است؛ اما مشکلات موجود بر سر راه ارائه آن، وضعیتی را به وجود آوردهاست که در تاریخ دولت مدرن در ایران بیسابقه است. حتی در زمان جنگ هم با وجود تمام مشکلات که خود را امروز در عدم وجود برخی از آمارهای اقتصادی آن سالها نشان میدهد، رقم تولید ناخالص داخلی به عنوان یکی از اصلیترین شاخصها همواره ارائه میشد. حتی زمانی که در میانه جنگ رشد اقتصادی منفی شد، دولت جمهوری اسلامی هیچ واهمهای از بیان آن نداشت.
اما اکنون فارغ از تمامی مشکلات، نمایندگان مردم و کارشناسان اقتصادی باید ابتداییترین خواسته را طلب کنند و آن هم آمار صحیح و شفاف است. فراموش نکنیم که آمار فارغ از نشان دادن عملکرد گذشته، خود ابزاری است برای آنکه نقشه راه آتی تدوین شود. شما تا آنچه را که گذشته است، ندانید به هیچ رو نمیتوانید سیاستگذاری مطلوبی برای آینده سامان دهید. فراتر از این، عاملان اقتصادی هستند که هر چند آنان برای خود معیارهایی دارند، اما موثرترین آنان از آمار رسمی برای داشتن تقریبی مناسب از وضعیت کلان اقتصادی بهره میبرند و عدم وجود این آمار باعث میشود آنان به رفتاری نامتناسب با وضعیت اقتصاد دست زنند و این خود خسرانی است بیشتر برای اقتصاد.
به هر رو چرایی داشتن آمار آنقدر واضح و آشکار است که نیازمند چنان دلیلآوری نیست و بیتردید دولت محترم خود بر این امر واقف است. نکته آنجا است که عدم انتشار آمار واقعیت اقتصادی را دگرگون نمیکند و از بار انتقاد هم نخواهد کاست و بدتر آنکه این تعلل در انتشار آمار خود باعث آن میشود تا وضعیت چه بسا نامطلوبتر شود و به همین علت است که در اقتصادهای توسعه یافته، سعی میشود تا در کمترین زمان ممکن آمار منتشر شود و تنها هفتهای پس از هر دوره زمانی نرخ رشد اقتصادی معلوم است. با وجود مشکلات عدیدهای که اقتصاد ایران با آن دست به گریبان است، نباید کارشناسان و اهل فن با مسائلی این چنینی دست به گریبان باشند.
از یاد نیز نبریم که با عدم وجود آمار یا تغییر تعاریف آماری نمیتوان از واقعیت اقتصادی فرار کرد. آمار به ما میگوید که واقعیت چیست تا متناسب با آن بتوانیم به سمت مطلوب سوقش دهیم. یکی از دهها معضل اقتصادی بلوک شرق همین بود که آمار نشاندهنده واقعیت اقتصادی نبود؛ هرچند در آن سیستم ابزار اصلاح هم وجود نداشت. واقعیت اقتصادی آنقدر مورد توجه قرار نگرفت تا یک مرتبه بر سر سیستم آوار شد. بگذاریم آمار نقش حیاتی خود را بازی و واقعیات را بیان کند، وگرنه خود متضرر خواهیم شد.
اینکه بانک مرکزی این آمار را ارائه نداده به خودی خود نمیتواند انگشت اتهام را به سوی کارشناسان بانک مرکزی نشانه رود. آنچنان که گاه به گاه اخباری به گوش میرسد که اتفاقاً بانک مرکزی خواهان ارائه آمار است؛ اما مشکلات موجود بر سر راه ارائه آن، وضعیتی را به وجود آوردهاست که در تاریخ دولت مدرن در ایران بیسابقه است. حتی در زمان جنگ هم با وجود تمام مشکلات که خود را امروز در عدم وجود برخی از آمارهای اقتصادی آن سالها نشان میدهد، رقم تولید ناخالص داخلی به عنوان یکی از اصلیترین شاخصها همواره ارائه میشد. حتی زمانی که در میانه جنگ رشد اقتصادی منفی شد، دولت جمهوری اسلامی هیچ واهمهای از بیان آن نداشت.
اما اکنون فارغ از تمامی مشکلات، نمایندگان مردم و کارشناسان اقتصادی باید ابتداییترین خواسته را طلب کنند و آن هم آمار صحیح و شفاف است. فراموش نکنیم که آمار فارغ از نشان دادن عملکرد گذشته، خود ابزاری است برای آنکه نقشه راه آتی تدوین شود. شما تا آنچه را که گذشته است، ندانید به هیچ رو نمیتوانید سیاستگذاری مطلوبی برای آینده سامان دهید. فراتر از این، عاملان اقتصادی هستند که هر چند آنان برای خود معیارهایی دارند، اما موثرترین آنان از آمار رسمی برای داشتن تقریبی مناسب از وضعیت کلان اقتصادی بهره میبرند و عدم وجود این آمار باعث میشود آنان به رفتاری نامتناسب با وضعیت اقتصاد دست زنند و این خود خسرانی است بیشتر برای اقتصاد.
به هر رو چرایی داشتن آمار آنقدر واضح و آشکار است که نیازمند چنان دلیلآوری نیست و بیتردید دولت محترم خود بر این امر واقف است. نکته آنجا است که عدم انتشار آمار واقعیت اقتصادی را دگرگون نمیکند و از بار انتقاد هم نخواهد کاست و بدتر آنکه این تعلل در انتشار آمار خود باعث آن میشود تا وضعیت چه بسا نامطلوبتر شود و به همین علت است که در اقتصادهای توسعه یافته، سعی میشود تا در کمترین زمان ممکن آمار منتشر شود و تنها هفتهای پس از هر دوره زمانی نرخ رشد اقتصادی معلوم است. با وجود مشکلات عدیدهای که اقتصاد ایران با آن دست به گریبان است، نباید کارشناسان و اهل فن با مسائلی این چنینی دست به گریبان باشند.
از یاد نیز نبریم که با عدم وجود آمار یا تغییر تعاریف آماری نمیتوان از واقعیت اقتصادی فرار کرد. آمار به ما میگوید که واقعیت چیست تا متناسب با آن بتوانیم به سمت مطلوب سوقش دهیم. یکی از دهها معضل اقتصادی بلوک شرق همین بود که آمار نشاندهنده واقعیت اقتصادی نبود؛ هرچند در آن سیستم ابزار اصلاح هم وجود نداشت. واقعیت اقتصادی آنقدر مورد توجه قرار نگرفت تا یک مرتبه بر سر سیستم آوار شد. بگذاریم آمار نقش حیاتی خود را بازی و واقعیات را بیان کند، وگرنه خود متضرر خواهیم شد.
پویا جبل عاملی
منبع: رستاک به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر