۱۳۸۹/۰۶/۰۹

نماد همبستگی ملی در ایران مادر سهراب است

دکتر اردشیر امیرارجمند، استاد حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی، در مصاحبه‌ای با کلمه گفت:
جنبش سبز که جنبشی پیام‌محور، مسالمت‌آمیز و ذاتا تکثرگرا است، در حال تجربه دموکراتیک جدیدیست که در ایران سابقه نداشته است. نماد همبستگی ملی در ایران مادر سهراب است که با عشق و دلاوری اعلام می کند اگر زندانیان را آزاد کنید از خون سهراب می گذرم. برای او همه ی فرزندان این مرز و بوم سهرابند.
دکتر اردشیر امیرارجمند
دکتر امیرارجمند، که از مشاوران میرحسین موسویست و چندی پیش نیز از زندان آزاد شد، مصاحبه‌ای با سایت کلمه کرده است که فرازهایی از آن را برایتان منتشر می‌کنیم:
  • شرط لازم برای صلح اجتماعی، پذیرش موجودیت مخالف و حق او برای مخالفت است. شما ممکن است مخالف را تحمل کنید. اما این کافی نیست، زیرا ممکن است توان و قدرت از بین بردن آن را نداشته باشید، ولی هر زمان این توانایی را به دست آوردید، او را بین ببرید و سرکوب کنید.
  • صلح نیازمند اندیشه باز و جامعه باز است. فرق نمی‌کند شما چپ باشید یا راست، مذهبی باشید یا لائیک، اصولگرا باشید یا اصلاح طلب. اندیشه بسته، یعنی اندیشه‌ای که تکثر در عرصه اجتماعی را قبول ندارد و تمامیت‌خواه است، قطعا به حذف مخالف، خشونت و جامعه بسته ختم می‌شود.
  • جنبش سبز، به اقتدارگرایان اجازه نداده است که منطق و روش خود را به آنها تحمیل کند. خشونت‌ورزی اقتدارگرایان باعث نشده است که جنبش سبز دست از روشهای مسالمت‌آمیز بردارد.
  • آنهایی که واقعا به دنبال آشتی ملی هستند، باید از اقتدارگرایان بخواهند و آنها را تحت فشار قرار دهند تا
  1. زندانیان را آزاد کنند
  2. به مطبوعات و احزاب اجازه فعالیت بدهند
  3. از تعقیب، شکنجه، اعتراف‌گیری از بی‌گناهان و افسانه‌سرایی‌های امنیتی دست بردارند
  4. اجازه دهند تا صداوسیما دیدگاههای مختلف و معترضین را مطرح کند
  5. احزاب و جامعه مدنی را در تعریف امنیت و منافع ملی مشارکت دهند
  6. کمیته‌های حقیقت‌یاب بی‌طرف را ایجاد کنند تا به مسائل رسیدگی کنند و نتایج را در اختیار مردم قرار دهند
  7. مهمتر از همه به داوری و رای مردم گردن نهند.
  • آشتی ملی آنطورکه پیشنهاد کرده اند عذر خواهی اظهار پشیمانی و نفی هویت خود برای برخورداری از حقوق عادی شهروندی نیست. آشتی ملی مستلزم معاملات پنهانی و غیرشفاف نیز نیست.
  • اگر نتوانند یا نخواهند با مردم خود گفت‌وگو، مدارا و صلح کنند، ناگزیر باید به بیگانگان باج دهند و یا با ادامه و تشدید لفاظی‌ها و ماجراجویی‌های بی‌حاصل بین‌المللی، تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و دیگر دستاوردهای ملی را در معرض خطر جدی قرار دهند.

۱۳۸۹/۰۶/۰۸

نسبت اعتراضات خیابانی با حفظ وحدت و امید در جامعه

فروریختن سقف معدن طلا و مس سن خوزه شیلی و احتمال کشته شدن 33 تن از معدنچیان در همان لحظات اول انتشار خبرش، می رفت که جامعه شیلی را در شوک خود فروبرد. اما آنچه این اتفاق را تحت شعاع خود قرارداد خبر زنده بودن معدنچیان در عمق 700 متری زیر زمین بود. خبری که این بار سرور و شادی را نه تنها در میان خانواده معدنچیان محبوس، که درکل جامعه شیلی به ارمغان آورد. حمایتهای گسترده مردمی و دولتی که گویا با خبر زنده ماندن معدنچیان جان تازه ای به جامعه شیلی داده بود ناگاه گستره ای جهانی به خود گرفت و در آن سوی دریاها مردم را پی گیر و دعاگوی سرنوشت این 33 معدنچی محبوس نمود. پاپ از آنسوی دنیا برای زنده ماندن این معدنچیان دعا نمود و تیمی خبره از ناسا برای بررسی راه حلی سریع تر برای رهایی اینان راهی شیلی شد. اما آنچه از همه بی نظیر تر می نمود یکپارچگی ملت شیلی بود که دلواپسی های این روزهای خود را به سرنوشت این معدنچیان گره زده اند. این روزها پیگیری سرنوشت این معدنچیان ناخوداگاه در دل هر شیلیایی امید به زنده ماندن را تقویت می کند. نا خوداگاه جامعه دلیلی اخلاقی برای هم راهی و هم دردی یافته است. با هر قطره اشک شوق خانواده هایشان، این جامعه شیلی است که چشمهایش خیس می شود...
وحدت، یکپارچگی و حفظ امید در جوامع با همه تفاسیر و پیش فرضهایی که برای آن عنوان می کنند، امر خارق العاده ای نیست که تنها بتوان تحت شرایط خاص و آزمایشگاهی به آن دست یافت. هر جامعه ای توان رسیدن به وحدت و یکپارچگی را در طول زمان های مختلف داراست. آنچه باعث می شود این امید و اتحاد شکلی قوی تر به خود بگیرد، تنها می تواند عملکرد نخبگان آن جامعه باشد. در شرایط حساس اجتماعی که آحاد اجتماع نیاز به تصمیم گیری برای چگونگی عمل کردن تحت آن شرایط را دارند، این رفتار اقشار تاثیر گذار بر جامعه (نظیر دولت مردان، روشنفکران، سرمایه داران، روحانیون ..)است که می تواند طبقات دیگر جامعه را در نحوه تصمیم گیری خود مصمم کند. جامعه ایران در این زمینه تجربیات گران سنگی را در کوله بار تاریخی خود اندوخته است و بارها و بارها نشان داده است که در شرایط ناگوار طبیعی و حتی انسانی از پتانسیل بالایی برای اتحاد و یکپارچگی برخوردار است. در زمان انقلاب مشروطه، در هنگام ملی شدن صنعت نفت، با زلزله بویین زهرا سال 41، در هنگام جنگ تحمیلی .... و تا همین اواخر با جنبش سبز. برای ایجاد این امید و اتحاد در جامعه، گرچه تک تک افراد نقشی بر عهده دارند که باید ایفا کنند، اما در حفظ و استمرارش همواره نیاز به دستاویزی است، نیاز به نیرویی خارجی است که هر لحظه نشاط و انرژی دوباره به جان این حرکت متحد بدمد. در شیلی ، هر روز با انتشار عکس و تصویری از معدنچیان، امید جامعه متحد امروزش دوباره جان می گیرد و در ایران امروز، دیوارنوشته ای سبز، حضوری سبز یا دعوتی و بیانیه ای از همان کسانی که مردم بهانه ای برای اتحادشان قرار دادند. این روند اما باید نو شود هر دم. در شیلی اگر تنها به همین تونل ارسال غذا بسنده شود دیری نمی پاید که همه چیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد. امید آن معدنچیان به یاس تبدیل می شود و جامعه بی تفاوت، خود را سرگرم موضوعی دیگر خواهد کرد هر چند که خانوادهایشان با فریاد بخواهند نگاهها را به سمت خود و محبوسانشان جلب کنند. نمی خواهم تصور کنم جامعه ایران در قبال حوادث یک سال گذشته خود دچار چنین حال و رخوتی شده است، اما به ظاهر تفاوت ها و فروکشهایی نیز داشته است. اما در آستانه روز قدس فرصت مناسبی است تا این انتظار جامعه برای به رخ کشیدن اتحادشان، جامع عمل به خود بپوشد. در این شرایط قضاوت جامعه در مورد اطمینان خاطر از درستی عمل خود، تابعی از عملکرد رهبرانش خواهد بود. اگر حضور در خیابان و اعلام همبستگی برای آرمان خود را حق خود بدانیم، مسائل دیگر نظیر تهدید و ارعاب جمعیت در اولویت دوم قرار خواهد گرفت. آنچه مسلم است، این است که، این جامعه نشان داده، امروز برای رسیدن به اهداف والای خود پای همه چیز ایستاده است و در این میان فقط نیاز به باور خود دارد.
فارغ از توجیه لزوم یا عدم لزوم انجام اعتراضات خیابانی، آنچه اهمیت دارد آن است که در شرایط فعلی که زنده نگهداشتن امید و وحدت در جامعه نیازی حیاتی به نظر میرسد، چه جایگزین مناسبی برای ابراز این وحدت و حفظ آن امید در سطح جامعه می تواند وجود داشته باشد؟
به نظر می رسد پس از گذشت بیش از یک سال از اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، جامعه، رهبران اعتراضات و حکومت در شرایط تصمیم گیری سختی قرار گرفته اند. چه جنبش سبز را نیروی نامرئی و قدرتمند بدانیم، چه آن را فتنه ای فروکش کرده، باید پذیرفت که اعتراض در ذهن جامعه به دنبال شیوه ای برای ابراز خود می گردد و اگر راهی نیابد، نتیجه هر چه باشد، به نفع هیچ کس نیست.

۱۳۸۹/۰۶/۰۷

40 درصد از افرادی که در زندان به سر می برند مجرمان سابقه دار هستند

 زندان مجازاتی پیشگیرانه نیست و اثرات تنبیهی و تأدیبی آن چندان مشاهده نشده است اما متأسفانه این نوع مجازات همچنان در سیستم قضایی ما رواج دارد.

به گزارش کیهان، جابربانشی، دادستان عمومی و انقلاب شیراز، با بیان این مطلب در مجمع عمومی سالانه انجمن حمایت از زندانیان شیراز تاکید کرد: در اسلام مجازاتی به نام زندان وجود ندارد یا اگر هست به این وسعتی که ما به کار می بریم نیست که یک فرد سال ها در زندان باشد و خانواده اش در معرض انواع آسیب ها قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه قضات باید تا جایی که ممکن است از مجازات های جایگزین حبس استفاده کنند افزود: ما در استفاده از مجازات زندان متأسفانه حتی از کشورهایی که بنیان گذار این نوع مجازات ها بوده اند نیز جلوتر هستیم.
وی گفت: آمارها نشان می دهد 40 درصد از افرادی که در زندان به سر می برند مجرمان سابقه دار هستند که قبلاً سابقه زندانی شدن داشته اند. بنابراین زندان اگر اثر تأدیبی و تربیتی داشت باید این افراد به زندان برنمی گشتند.

منبع : جرس

تنها کالاهایی که ارزان شدند

«هدفمندی یارانه‌ها»، «بنگاه‌های زود بازده» و هزاران میلیارد(!!) طرح و پروژه‌ی اقتصادی دیگر، همگی برای ارزان‌تر کردن کالاها هستند که دولت فخیمه، چه آن زمان که قانونی بر مسند قدرت بود و چه اکنون، نوشته و اجرا می‌کند. مدام هم از زبان قدرتمندان، می‌شنویم که «کالاها نه تنها گران‌تر نشده‌اند که ارزان هم گشته‌اند.»
چندی پیش، تصویر روبه رو را در اینترنت دیدم. با خودم گفتم لابد منظورشان از ارزان‌تر شدن کالاها، این‌ها بوده است!
اما امروز، آرمان، نوشت:
شیشه، سوتی سیزده هزار تومن بوده شده سوتی دوهزار تومن.
به راستی که ارزانی، بیداد می‌کند!

یا حق دات آی آر

راه اندازی اینترانت کشوری یا شبکه داخلی ملی از مدتها پیش بعنوان یک نیاز جامعه اطلاعاتی ایران مطرح بوده است. این روزها با خبر راه اندازی موتور جستجوی ملی، بحث لزوم وجود شبکه داخلی نیز مطرح شده است. مدیر کل تحقیق و توسعه شرکت فناوری اطلاعات ایران از آغاز فاز مطالعاتی پروژه موتور جستجوگر ملی خبر داده و گفته است؛ این موتور جستجوگر با نام “یا حق” فعالیت خود را آغاز خواهد کرد.
به نقل از سایت کلمه، هادی ملک پرست در تشریح جزئیات موتور جستجوگر ملی با تاکید بر اینکه این پروژه جهت فراهم کردن نیازهای داخل کشور کاربران ایرانی تعریف شده است گفت: «موتورهای جستجوی بین الملل گوگل و یاهو در استفاده از نیاز داخلی و خارجی کاربران کاربرد دارد اما موتور جستجوگر ملی صرفا در مورد کاربران ایرانی داخل کشور و فقط برای ارائه خدمات دستگاههای دولتی و اجرایی به کار می رود.» ملک پرست با اشاره به کاربردها و مزیتهای این موتور جستجو نسبت به دیگر موتورهای جستجوی بین المللی گفت، دسترسی به سایتهای جستجوی گوگل و یاهو و امثال آن تنها از طریق اینترنت ممکن است اما برای دسترسی به موتور جستجوگر ملی باید به اینترانت کشوری متصل شد که هزینه ای به مراتب کمتر از دسترسی به اینترنت دارد.
دبیرکل تحقیق و توسعه شرکت فناوری اطلاعات با بیان اینکه نحوه چگونگی ارائه سرویس موتور جستجوگر ملی در دست بررسی است گفت، در استفاده از موتورهای جستجوی بین المللی کاربر برای جستجوی اطلاعات خود با چندین هزار صفحه مواجه می شود که دسترسی به گزینه مورد نظر خود دراین تعداد اطلاعات بسیار زمان بر است اما در سرویس دهنده کشوری کاربر حداکثر از میان ۴۰ آیتم موضوع مورد نظر خود را پیدا می کند.
وی یکی دیگر از ویژگی های مهم موتور جستجوگر ملی را بحث امنیتی آن عنوان کرد و گفت، با استفاده از این موتور جستجو اطلاعات کاربران برای جستجوی موضوعات به خارج از کشور منتقل نخواهد شد.

به نظر میرسد در فضای بعد از انتخابات ریاست جمهوری و خرید سهام شرکت مخابرات توسط سپاه، مطرح شدن این قبیل مباحث عموما با پس زمینه‌ای امنیتی در ذهن طراحان خود همراه باشد. چرا که بحث موتور جستجوگر ملی و به واسطه آن شبکه داخلی ملی، که تحت یک نهاد نظارتی اداره خواهد شد، این امکان را برای دستگاههای اطلاعاتی امنیتی فراهم خواهد کرد تا با قطع کامل شبکه اینترنت جهانی، بدون متوقف شدن ارتباطات دستگاههای دولتی و اجرائی، کاربران ایران را از دسترسی به اطلاعات بازدارند. از آنجایی که سیاستهای دستگاههای امنیتی در قبال محدود ساختن دسترسی به اطلاعات آزاد تا امروز از نتیجه قابل قبولی برخوردار نبوده است، گویا این بار حکومت قصد دارد با خیزی بلندتر مشکل را یکبار برای همیشه حل نماید.

احمدی نژاد، فخر فرهنگی؟!

به نقل از سایت کلمه، معاون ارتباطات، امور بین الملل و استانهای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در حاشیه برگزاری کنگره فضل ابن شاذان، خبر از ثبت نام محمود احمدی نژاد به عنوان یکی از مفاخر فرهنگی کشور داده است.

به گزارش روزنامه “جام جم”،محمدرضا شرف درخصوص ثبت نام محمود احمدی‌نژاد به عنوان یکی از مفاخر فرهنگی کشور به مهر گفت: «هر کسی که در کشور ما به یک پست عالی سیاسی مانند ریاست یکی از قوا می‌رسد، جزو سرآمدهای نخبگان سیاسی است و با این پیش فرض بود که آقای احمدی‌نژاد برای این عنوان برگزیده شد».
این کنگره در نیمه دوم سال جاری برگزار خواهد شد.

حمله به بیوت مراجع یا مشروعیتی که از نظام می رود؟

سال گذشته که میر حسین موسوی در مناظره اش با محمود احمدی نژاد به رابطه نه چندان خوشایند دولت و مراجع قم اشاره کرد، احمدی نژاد این انتقاد را نپذیرفت و گفت که رابطه این دولت با مراجع بسیار خوب است.
از خرداد ماه سال گذشته و بعد از برگزاری انتخابات پر التهاب ریاست جمهوری تنها مردم عادی کوچه و خیابان و سیاستمداران معترض به نتیجه این انتخابات نبودند که مورد بی مهری حکومت قرار می گرفتند.
تاریخ ایران اسلامی در این یک سال اخیر شاهد بیشترین حمله و هتک حرمت به لباس روحانیت است. مراجع قم که پیش از این روزگار پر فراز و نشیبی را در تاریخ سیاسی ایران به چشم دیده بودند حالا فصل جدیدی را پشت سر می گذارند که در آن با حمله کنندگان به شان و بیت مراجع، هیچ برخورد قانونی نمی شود.
حمله موتور سواران کلاه به سر به بیت آیت الله دستغیب و پاشیدن رنگ روی در منزل ایشان چندمین حمله لباس شخصی های ناشناس به بیت و مسجد ایشان و جدیدترین نمونه ازین حملات طی یک سال اخیر به روحانیت مستقل از حکومت است.

رحلت یک مرجع و آغاز بی حرمتی

رحلت آیت الله منتظری که یکی از بزرگترین پیشکسوتان معترض به حوادث بعد از انتخابات بود ، مانع از آن نشد که پس از گذشت چندین سال پس از هتک حرمت گذشته، از آفت لباس شخصی ها مصون بماند.
شب تشییع جنازه، طلاب حوزه های علمیه که با اقدامی هماهنگ با در دست داشتن عکس رهبر، مسجد اعظم را به اشغال خود در آورده بودند، با ناکامی در عدم برگزاری مراسم بزرگداشت با شعار " این همه لشکرآمده، به عشق رهبر آمده" به سوی بیت آیت الله منتظری حرکت کردند و تجمع آنان منجر به درگیری با مردم عزادار شد، بطوری که شورای تامین استان قم از فرزندان آیت الله منتظری خواست که دفتر و بیت را تخلیه کنند.
نیروهای انتظامی هر چند که توانسته بودند نظم مراسم تشییع را به خوبی برگزار کنند، در تامین امنیت بیت و دفتر آیت الله به نتیجه نرسیدند و طلاب بسیج شده از سوی محافل پنهان، آرامش را از خانواده و مردم عزادار سلب کردند.
هنوز هم مشخص نیست " عاشقان رهبر" که به بیت آیت الله منتظری حمله کردند با چه مجوزی تجمع می کنند و با کدام حقی سلاح سرد و گرم حمل می کنند و با کدامین پشتوانه حتی در برابر نیروهای انتظامی ایستادگی می کنند.
اما به خاطر حملات همین گروه " خودسر" و حمله خشونت بار آنان به مردم باعث شد تمام مراسم بزرگداشت آیت الله منتظری در شهرهای مختلف با بستن در مساجد و حسینیه ها به روی مردم لغو شود.

حوادث عاشورا ؛ چراغ سبزی برای لباس شخصی ها

حوادث عاشورا در ایران نفطه آغازی بود که افراد ناشناسی حمله به بیوت علما را در شهر های مختلف ایران آغاز کردند.
در دی ماه طرفداران دولت به دفاتر آیت الله یوسف صانعی در شهرهای مختلف ایران حمله کردند. در شهر مشهد در برابر دفتر او تجمع کردند و علیه او شعار دادند آنها با پایین آوردن تابلوی دفتر کار ، مانع از ادامه فعالیت کارکنان این دفتر شدند.
مشابه همین تجمع در برابر دفاتر او در شهرهای کرمان، گرگان، ساری و شیراز نیز تکرار شده بود.

طلاب خونین این بار در شیراز


مسجد قبا محل سخنرانی و برگزاری اغلب برنامه های آیت الله دستغیب است. مهاجمان به دفتر و بیت آیت الله دستغیب نیز حمله کردند و بعضی از کارکنان و حاضران در این دفتر را مجروح کردند.
سایت رسمی آیت الله دستغیب تاکید کرده بود که این حمله در شرایطی صورت گرفته که برخی مسئولان نظامی و انتظامی نیز در محل حضور داشتند.شاهدان عینی نیز خبر از زخمی شدن طلابی دادند که در این مسجد بودند.

یزد هم در امان نبود

بیت و دفتر حجت الاسلام محمدعلی صدوقی فرزند آیت الله محمد صدوقی (ملقب به سومين شهيد محراب) نیز در همان روزها مورد حمله قرار گرفت.
او با حکم امام خمينى به عنوان نماینده ولی فقیه در استان یزد و امام جمعه یزد منصوب شده بود. در واکنش به این حمله محمدرضا تابش نماینده مردم تبریز در نامه ای به علی لاریجانی ریاست مجلس شورای اسلامی خواستار پایان دادن به این جریانات شد.

به جرم استعفا

بیت آیت الله سید جلال الدین طاهری نیز به محاصره نیروهای امنیتی درآمد و نیروهای لباس شخصی قصد تعرض به آیت الله طاهری را داشتند که اطرافیان مانع این اقدام شدند.
آیت الله طاهری امام جمعه سابق شهر اصفهان و از جمله روحانیونی بود که در 17 تیر 1381 و با نوشتن متنی اعتراضی از این سمت استعفا کرد.
در بخشی از این استعفا نامه آمده بود:
اصل جمهوري يعني جابجايي مرتب و مكرر مديران كشور و جامعه مدني يعني نقد و انتقاد مداوم برنامه‌هاي حكومت‌‌و انقلاب يعني تأمين و تضمين خواسته‌هاي ملت كه مع‌الاسف امروز واقعيت غير از اينها است. مصلحت كشور بعيد است و آزادي كه اين سالها هر دو را به مسلخ و مقتل مي‌بينيم. هنگامي كه از وعده‌ها و قول و قرارهاي اول انقلاب ياد مي‌آورم، همچون بيد بر سر ايمان خويش مي‌لرزم.

حمله به بیوت در سالگرد انتخابات

خرداد ماه با فرا رسیدن سالگرد انتخابات در ایران و چند روز بعد از آنکه طرفداران آقای احمدی نژاد اجازه سخنرانی به نوه آیت الله خمینی را ندادند ، عده ای با حمله به دفاتر آیت الله یوسف صانعی و آیت الله حسینعلی منتظری اموال این دفاتر را تخریب کرده اند. دفتر آقای منتظری نیز پلمپ شد.
حمله به دفتر آیت الله صانعی پس از حضور مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، برای ملاقات با وی در این محل آغاز شد و عده ای از افراد جلوی منزل آقای صانعی تجمع کرده و مانع خروج آقای کروبی شدند.
بنابر تصاویری که سایت آیت الله صانعی منتشر کرد، مهاجمان تمامی وسایل دفتر را شکسته اند و هیچ چیز سالمی در دفتر دیده نمی شود. تصاویر منتشر شده نشان می دهد که حتی پنکه سقفی نیز تخریب شده است.
همزمان دفتر آیت الله منتظری گزارش کرد که "صبح روز دوشنبه 24 خرداد 15 نفر از نیروی های اطلاعات با حکم دادگاه ویژه روحانیت در محل دفتر آیت الله منتظری حضور یافته و نسبت به بازرسی و توقیف اموال تخریب شده و پلمپ دفتر [اقدام] نمودند."
فرزند آقای منتظری گفت که نیروهای لباس شخصی در "حضور و سکوت نیروهای انتظامی و گارد ویژه" و هماهنگ با آنها اموال دفتر را تخریب کردند.
احمد منتظری معتقد است که چنین برخوردهایی حتی در زمان محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه ایران، هم صورت نگرفته بود.

اعتراض های بی فایده

هر چند که برخی مقام های سیاسی در ایران از گرایشهای مختلف این حملات را محکوم کردند اما عملا هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از این اقدامات صورت نگرفت.
تحلیلگران بر این باورند که مقام های امنیتی ایران که در روزهای پر التهاب بعد از انتخابات ادعا می کردند که حتی اس ام اس ها و ایمیل های خصوصی مردم را کنترل خواهند کرد تا کسی "آشوبی" برپا نکند، چگونه از کنترل کردن و شناسایی افرادی که در روز روشن ، بدون نقاب و در گروه های مشخص به بیوت مراجع حمله می کنند عاجز هستند؟
گروه های خودسری که در یکسال گذشته از حمله به بیوت مراجع تا زیر پا گذاشتن حرمت مساجد و بی حرمتی کردن به قبور علما ( قبر پدر سید محمد خاتمی) را در کارنامه خود دارند هنوز سر و کارشان با نیروهای انتظامی و امنیتی ایران نیفتاده است.
آقای خامنه ای و احمدی نژاد نیز همچنان در برابر این بی حرمتی ها سکوت کرده اند.
با این همه جامعه مذهبی ایران تکرار بی حرمتی ها به مراجع و علمای شاخص بلاد خود را پذیرا نخواهد بود .
میر حسین موسوی نیز آگاهانه به این نکته اشاره کرده است : " آیا فراموش کرده اند حمله به بیت حضرت امام (ره) بود که زمینه بر چیدن پایه های استبداد را در 15 خرداد 1342 و سپس بهمن سال 57 فراهم کرد و باز هم عبرت نمی گیرند؟"
منبع : جرس


۱۳۸۹/۰۶/۰۶

خروج ارز‌ها از بانک‌های اروپایی: درست یا غلط؟

چندی پیش، رییس کل بانک مرکزی، اعلام کرده بود که از شش ماه قبل، «تحریم‌های اقتصادی» را پیش بینی کرده‌اند و بیش از 340 میلیون یورو از دارایی‌های خود را از بانک‌های اروپایی، خارج کرده‌اند.
دویچه وله با دکتر علوی، اقتصاد دان مقیم سوئد، گفت‌وگویی کرده است که ایشان نیز گفته‌اند:
انتقال ارز از بانک‌های اروپایی به بانک‌های خاورمیانه یا آسیای جنوب شرقی چندان اقتصادی به نظر نمی‌رسد. این بانک‌ها ریسک بالای ورشکستگی دارند و هزینه ‌انتقال بالایی نیز دریافت می‌کنند در حالی‌که بانک‌های اروپایی بسیار معتبرند و ریسک و هزینه انتقال به آنها پایین است. پراکنده‌کردن ذخایر ارزی در بانک‌های قوی اروپایی اقدامی بوده برای پایین آوردن ریسک و الان دارند کاری کاملا برعکس انجام می‌دهند. بانک‌های غیراروپایی ریسک بالایی دارند و غیرموثر عمل می‌کنند. این انتقال درحالی‌که ایران با رکود تورمی روبروست به نفع کارآیی اقتصادی کشور نیست. پایین آمدن کارآیی اقتصادی منجر به افزایش بیکاری نیز خواهد شد.

بانک‌ها، «بنگاه اقتصادی» هستند و مثل هر بنگاه دیگری، هم می‌توانند سودآور باشند و هم زیان ده. زیان ده بودن نیز یعنی اینکه احتمال ورشکستگی بانک هست. به همین دلیل هم افراد، دارایی‌های خود را در بانک‌های مختلف پخش می‌کنند تا اگر بانکی ورشکست شد، میزان کمتری ضرر کرده باشند. مدیران بانک‌ها نیز باید سرمایه‌های خود را به گونه‌ای به کار برند تا این احتمال ورشکستگی کمتر شود.
 افزایش بیکاری را، با چشمان خود داریم می‌بینیم. می‌ماند «ریسک بالای» بانک‌های غیر اروپایی. یعنی اینکه اگر روزی اعلام شد که فلان بانک که دارایی‌های ایران در آن بود، ورشکسته شد (تمام دارایی‌های ایران از بین رفت)، نباید تعجب کرد که این سیر نابخردی آقایان، به ترکستان هم نمی‌رود!

۵ میلیون بیکار، نتیجه‌ی طرح‌های دولتی در مهار بیکاری

نرخ بیکاری در بهار سال ۸۹ به ۱۴،۶ درصد رسیده است. با تشدید اخراج‌ها، شاید شمار بیکاران در سال جاری تا ۵ میلیون نفر نیز برسد. در این میان، انتقاد به ناکارآیی طرح‌های دولتی برای مقابله با بیکاری رو به افزایش است.
یک عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران از افزایش ۴۰ درصدی حجم اخراج کارگران خبر داده است. علی دهقان‌کیا به خبرگزاری موج گفته که بیش از ۹۰ درصد از واحدهای تولیدی واگذار شده به بخش خصوصی در معرض ورشکستگی قرار دارند. او واردات بی‌رویه کالای قاچاق چینی را دلیل عمده رکود تولید در ایران دانسته و یادآوری کرده که ورود هر یک میلیارد دلار کالای قاچاق باعث بیکاری ۲۵ هزار کارگر در ایران می‌شود.
آقای دهقان‌کیا تاکید کرده که مرکز آمار ایران، تعداد رسمی بیکاران را بیش از سه و نیم میلیون نفر اعلام کرده اما این میزان تا ۵ میلیون نفر نیز می‌رسد. او گفته که تعداد اخراجی‌ها از کار در ۴ ماهه نخست سال جاری در قیاس با سال گذشته دو برابر شده اند. دهقان‌کیا، ریزش آمار کارگران رسمی در سراسر کشور و افزایش کارگران قراردادی را نیز تخطی از قانون کار و زمینه‌ساز اخراج‌های خودسرانه دانسته است.
شمار بیکاران در حالی رو به تزاید است که دولت نهم، بنگاه‌های زودبازده را بزرگ‌ترین ابتکار و طرح اشتغال اعلام کرد و تسهیلات بانکی ویژه‌ای برای این بنگاه‌ها درنظر گرفت. بنا بر آمار وزارت کار، این بنگاه‌ها با اختصاص ۸ درصد از کل تسهیلات بانکی بیش از ۹۰۰ هزار شغل ایجاد کرده‌اند. محمد جهرمی، وزیر سابق کار بارها گفته که اگر طرح زودبازده‌ها اجرا نمی‌شد، نرخ بیکاری به مراتب از وضعیت کنونی فراتر می‌رفت.
پرویز فتاح وزیر نیروی دولت نهم در گفتگو با خبرگزاری مهر از مخالفت شخصی خود و وزارتخانه‌های تخصصی با طرح بنگاه‌های زودبازده یاد کرده است. به تاکید او رییس جمهور و وزیر سابق کار، بانک‌ها را تحت فشار گذاشته بودند که وام‌های خود را به سمت این بنگاه‌ها سوق دهند. فتاح افزوده که در آن شرایط، وزارت نیرو برای ساخت سدها، نیروگاه‌ها، شبکه‌های آبیاری و زهکشی، تضفیه‌خانه‌های آب و فاضلاب که نیاز شدیدی به منابع مالی داشتند، به حاشیه رانده شد و لطمات زیادی متحمل گردید.
هرسال حدود هشتصد هزار نفر وارد بازار کار ایران می‌شوند. کارشناسان می‌گویند دولت برای جذب نیروی آماده به‌کار نیاز به رشد اقتصادی هفت درصدی دارد و باید سالانه یک میلیون شغل جدید ایجاد کند. نرخ بیکاری در بهار سال ۸۷، ۶ / ۹ درصد و در بهار سال ۸۸ ، ۵ / ۱۲ درصد بوده است. 

۱۳۸۹/۰۶/۰۵

چه غزه چه ایران ننگ بر ظالمان


طرفداری موسوی از شجریان

جمعه شب، آقای میر حسین موسوی در جمعی از رزمندگان از استاد شجریان و مردمی بودن او گفت:
عدم تحمل و انجماد نظام به جایی رسیده است که صدای ربنای هنرمند مورد علاقه مردم را به هنگام افطار روزه سانسور می کنند.
بنابه گزارش کلمه، میر حسین موسوی با بیان ترس‌های موجود در جامعه مثل ترس از سرکوب، اعتراف گیری، بیکاری و تورم، تهاجم خارجی، شنود و دخالت در امور شخصی و ترس از «قاضی‌هایی که از بازجوها دستور می‌گیرند»، گفت: «صِرف ایمان نه امنیت می‌آورد و نه نجات از سرگشتگی و سرگردانی. بلکه ایمان موقعی ایجاد امنیت و هدایتگری می‌کند و از سرگردانی نجات می‌دهد که با لباس ظلم و جور پوشانده نشود:
تمام این ‌ترس‌ها و ترس از آنکه رای شما دزدیده شود و ترس از آنکه شما به حکومت اعتماد کنید و به اعتمادتان خیانت شود، همه و همه نشانه‌های حضور گسترده ظلم و نبود عدالت است. در چنین حالتی ایمان نمی‌تواند امنیت بیافریند و یا هدایتگر مردم به سوی آینده و آخرتی روشن باشد. گمان نمی‌کنم دلایل زیادی برای اثبات این مساله لازم باشد. وقتی وزیر اطلاعات به دنبال امام جمعه و دبیر شورای نگهبان قانون اساسی دروغ می‌گوید، چگونه می‌توان در چنین جامعه‌ای امنیت را سراغ گرفت؟
میر حسین موسوی با مثال زدن «بیرون ریختن اسباب و اثاثیه یک خانواده به دلیل ناتوانی در پرداخت اجاره بها»، ضمن تاکید بر عدم درک «بخشی از نظام حاکمیت» بر مشکلات مردم، اضافه کرد:
عدم تحمل و انجماد نظام به جایی رسیده است که صدای ربنای هنرمند مورد علاقه مردم را به هنگام افطار روزه سانسور می‌کنند و یا به رسانه‌ها بخشنامه می‌کنند که مبادا کلمه‌ای در مورد جنبش سبز بنویسند. 
موسوی در پایان سخنان خود گفت:
آنچه مربوط به جنبش سبز است واکنش به هرگونه تهدیدی از سوی بیگانگان با حفظ حد و مرز با اقتدارگرایان است. همه ما به صورت بی پرده و صریح از منافع ملی خود دفاع خواهیم کرد. ما مشفقانه و دلسوزانه توصیه می‌کنیم که قبل از اینکه دیر شود برای پیشبرد سیاست خارجی معتدل و کاهش خطرات برای کشور از سرمایه‌های معتبر، عاقل و با تجربه استفاده شود.

زلزله در استان سمنان

دقایقی پیش (حدود 12 نیمه شب به وقت ایران) زلزله‌ی خفیفی در تهران حس شد که با مراجعه به مرکز ثبت جهانی زلزله، مشخص شد که در استان سمنان، زلزله‌ای در عمق ده کیلومتری زمین و به قدرت 5.7 ریشتری رخ داده است.
نکته اینکه خبرگزاری‌های فارسی زبان که این خبر را گزارش کرده‌اند، حتی به سایت مرکز ثبت جهانی زلزله هم مراجعه نکرده‌اند و از نبودن خبر دقیق نوشته‌اند!

۱۳۸۹/۰۶/۰۴

هشتادمین زادروز یک "جهان‌پهلوان"

جهان پهلوان تختی
پنجم شهریور ۱۳۸۹هشتادمین سالروز تولد یک نام‌آشناست؛ نام‌آشنایی که بر خلاف بسیاری از هموطنانش، در زمان حیات به شهرت و محبوبیت رسید؛ "قهرمانی" که در حافظه‌ی تاریخ معاصر ایران، "پهلوانی"اش بر " قهرمانی"اش می‌چربد.
۵ شهریور ۱۳۰۹ کسی متولد شد که در کوچه و خیابان ایران نماد پهلوانی و تواضع و فروتنی‌ست، در جامعه‌ی ورزشی نماد قهرمانی و نام‌آوری، در میان مُصدقیان، دوست و همراه و قهرمان ملی، و در میان برخی از مخالفان حکومت محمدرضا پهلوی، حجتی بر تنگ‌نظری سیاسی؛ کسی که پس از ۴۳ سال هنوز پرده‌ی ابهام از ماجرای مرگش کنار نرفته است.
پنجم شهریور ۱۳۸۹ هشتادمین سالروز تولد تختی‌ست؛ "غلامرضا" نامی که به "جهان‌پهلوان" مشهور شد. تختی‌ای که در خانی‌آباد تهران متولد شد و تحصیل را نیمه‌کاره رها کرد؛ تختی‌ای که کشتی ایران را بر بام جهان نشاند و بازوبند پهلوانی ایران را بر بازو بست.
دویچه وله از زندگی جهان پهلوان و پایان آن نوشته است: یکی به تختی دست‌مریزاد گفت که یک‌تنه باران انسان‌دوستی اهل کوچه و بازار را بر برهوت زلزله‌زده‌ی بوئین‌زهرا سرازیر کرده و دیگری ستودش که در برابر "مزدوران دژخیم" سینه سپر کرده و برای وداع آخر با مصدق به "احمدآباد" شتافته است. طنزپرداز نام او را پس از "مولا علی" و "پوریای ولی" ورد زبان "داش‌مشتی لوطی‌صفت" کرد و قصاب کرمانشاهی پس از مرگ تختی خود را به قناره آویخت که "جهان بی جهان‌پهلوان ماندنی نیست" . سیاوش کسرایی، شاعر نامی، هم در ستایشش، این‌گونه قصیده آغاز کرد که «جهان پهلوانا صفای تو باد، دل مهرورزان سرای تو باد». یکی غلامرضا تختی را «دارنده‌ی همه‌ی مشخصات یک قهرمان توده‌ها در جهان دو قطبی خواند» و دیگری از مردم‌دوستی و خوی پهلوانی و مردانگی و یتیم‌نوازی‌اش نوشت. یکی هم از مادردوستی او گفت و این‌که "جهان‌پهلوان" برای «دیدن مادر و در اعتراض به عدم موافقت با مرخصی» از کار در شرکت نفت مسجد سلیمان استعفا کرد.
مدال گرفتن تختی از شاه (منبع)

تاجزاده و نوری زاد در یک سلول

پس از نزدیک به دوهفته از بازگشت مصطفی تاجزاده به عزتکده اوین و بی خبری کامل از او، ساعاتی پیش وی با همسرش تماس گرفت.
به گزارش تحول سبز، سید مصطفی تاجزاده طی تماس تلفنی کوتاهی از اوین ، شرایط روحی خود را مساعد اعلام نموده و همچنین از هم سلول بودن خود با محمد نوری زاد خبر داده است.
لازم به ذکر است سید مصطفی تاجزاده دومین نفر از هفت امضا کننده شکایت علیه گروه نظامی– اطلاعاتی و آمران و مباشران تقلب در انتخابات به رئیس قوه قضاییه و سازمان قضایی نیروهای مسلح، بدلیل پافشاری بر شکایت خود، روز یکشنبه ٢۴ امرداد ماه، روانه زندان اوین شد.

حذف کامل و قطعی ایران از پروژه خط لوله انتقال گاز نابوکو

اعضای ناباکو

جرس: اعضای کنسرسیوم خط ‌لولۀ گاز موسوم به «نابوکو»، طی نشست شامگاه چهارشنبه ٢۵ اوت در آنکارا، رسما اعلام کردند که خط ‌لوله مذکور، "از خاک ایران عبور نخواهد کرد" و در "شرایط سیاسی فعلی"، ایران از تامین‌کنندگان گاز این خط انتقال گاز به اروپا نخواهد بود. کنسرسیوم خط لوله گاز نابوکو، قصد داشت با انتقال گاز حوزه خزر به اروپا، وابستگی مطلق و سنتی کشورهای اروپائی به گاز روسیه را پایان بخشد.
به گزارش خبرگزاری آلمان، اعضای کنسرسیوم نابوکو، طی نشستی رسمی که برای مدیریت خط لوله مذکور در آنکارا گرد هم آمده بودند اعلام کردند "گاز مورد نیاز نابوکو، از آذربایجان، ترکمنستان و عراق تامین خواهد شد و ایران جزو تامین‌کنندگان گاز آن نخواهد بود."
بر اساس این گزارش، قطعنامه نشست آنکارا - البته با لحنی معتدل –خاطرنشان ساخته است "نابوکو، پروژه‌ای با منابع تامین‌کننده گاز بسیار متعدد است و نیازی ندارد که روی یک تامین‌کننده واحد حساب کند و حوزه خزر و خاورمیانه، که با بزرگترین ذخائر گاز جهان توان بالقوه صدور گاز به اروپا را دارند، نقش مهمی در موفقیت و قطعیت طرح نابوکو خواهد داشت."
گفتنی است خط لوله «نابوکو»، که قرار است گاز را بدون عبور از خاک روسیه، از طریق مرزهای گرجستان یا عراق وارد خاک ترکیه نموده و به بندر سیحان برساند، برای گازپروم (کنسرن دولتی روسیه) که صادرات گاز به اروپا را در انحصار دارد، رقابت جدی محسوب می شود و مخالفت های جدی روسها را در پی داشته است؛ چرا که امکان پایان بخشی به انحصار روسیه را در بر خواهد داشت.
گفتنی است علاوه بر قطعنامه های تحریم و فشار شورای امنیت سازمان ملل بر ایران، دولت و مجلسین آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا و ژاپن نیز، تصمیم به اتخاذ و عملی کردن تحریم های فراگیر و گسترده علیه جمهوری اسلامی گرفته اند، که سوخت و انرژی این کشور را، علاوه بر بیمه و بانکداری و کشتیرانی، تحت فشار و محدودیت قرار خواهد داد.
مقامات حکومت ایران، همواره قطعنامه های تحریم و فشارهای جامعه جهانی را "بلااثر"، "کاغذ پاره" و "صرفا جنگ روانی" می خوانند.

تصویر سکینه آشتیانی در سردر شهرداری فلورانس

تصویر سکینه آشتیانی در سردر شهرداری فلورانس
وب سایت «لا رپوبلیکا»ی فلورانس اعلام کرد که با تصمیم و حمایت ماتئو رنتزی شهردار فلورانس، از بیست و پنجم آگوست (چهارم شهریور)، عکس سکینه محمدی آشتیانی روی تراس پالاتزو وککیو برای این که به جهان یادآوری شود فلورانس همیشه در کنار آزادی خواهد بود نصب می شود. ماتئو رنتزی در صفحه ی فیس بوکش نوشته است که رژیم ایران قصد دارد این زن چهل و سه ساله را به جرم ارتباط با مردی غیر از همسرش اعدام کند، به همین خاطر تاکید می شود که فلورانس همیشه در جهت آزادی زنان خواهد بود...
با تشکر از «آنا مارینا» به خاطر ترجمه‌ی بالا.

«سياست مهار»: راه مقابله با ايران هسته‌ای

مجله آمریکایی «فارين پاليسی» (سیاست خارجی) در شماره اخير خود مطلبی دارد در نقد گزينه حمله نظامی به ايران به قلم آرت کلر، يکی از مقامات سابق بخش فعاليت های پنهان سيا.
وی با اشاره به حوادث مربوط به حمله نظامی آمريکا به عراق می نويسد که تنها راه متوقف کردن تلاشهای ايران برای دستيابی به سلاح هسته ای نه اقدام نظامی بلکه صبر و سياست مهارحکومت ايران است.

نويسنده در آغاز مطلب می‌نویسد «همانطور که دردوران جنگ سرد، آمريکا توانست از طريق مقابله با نفوذ خارجی و ممانعت از دستيابی به فن آوری‌های پيشرفته و حساس اتحاد جماهير شوروی را مهار کند اکنون در مورد ايران نيز راهی جز اين نيست. حکومت ايران ثابت کرده که به تخاصم با آمريکا ادامه خواهد داد و هيچگاه وارد يک تماس و گفت وگوی سازنده نخواهد شد.»
به اعتقاد نويسنده «سياست مهار» ايران می تواند آمريکا را در موضع برتری قرار دهد چون در حال حاضر عامل زمان به نفع آمريکا است.
حکومت ايران برای رسيدن به مرحله توليد سلاح هسته‌ای با مشکلات فنی فراوانی روبرو است و به زمان زيادی احتياج دارد. در اين دوران انتظار آمريکا می‌تواند دست پيش را گرفته و عناصر و ابزار لازم برای مهار حکومت ايران را عملی کند.
روند ديگری که می تواند سياست مهار ايران را تکميل و موثرتر کند موقعيت رژيم ايران است. حکومت ايران ثابت کرده که از اداره امور اقتصادی کشور ناتوان است. بيکاری و تورم بيداد می کند و اقدامات اخير حکومت برای افزايش ماليات کسبه و تجار با مخالفت شديد آنها روبرو شد. در عين حال حکومت ايران در نظر دارد بخش عمده يارانه‌های دولتی را قطع کند اين مساله بدون شک باعث تشديد بحران اقتصادی و نارضايتی عمومی خواهد شد. بانک مرکزی ايران تحت تاثير همين اوضاع نابسامان در دو سال گذشته نرخ رشد اقتصادی کشور را اعلام نکرده است.
به اعتقاد آرت کلر تحليلگر مجله «فارين پاليسی»، «حکومت ايران در سال‌های آينده با مشکلات سياسی بزرگی روبرو خواهد شد. از يک سو مشروعيت بسيار ضعيفی دارد و از سوی ديگر شکاف در ميان جناح‌های حکومتی رو به تشديد است. در يک چنين شرايطی وقوع حمله نظامی به ايران بهترين فضا و بهترين امکان را برای رژيم ايران فراهم خواهد کرد تا دوباره به بهانه مقابله با تهاجم خارجی خود را تجديد سازمان دهد.»
دولت آمريکا با ادامه سياست فعلی خود يعنی تشديد فشار همه جانبه و گسترش تحريم ها عليه ايران می تواند به موفقيت برسد.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» به سياستگذاران آمريکا توصيه می‌کند که گزينه نظامی را حداقل برای شرايط فعلی کنار گذاشته و به دنبال گسترش اقداماتی باشند که حکومت ايران را بيش از اين تضعيف خواهد کرد. سياست مهار در تاريخ سياست خارجی آمريکا نتايج بسيار خوبی داشته و در مورد ايران نبايد اين گزينه را فراموش کرد.

علاوه بر در پيش گرفتن سياست مهار ايران بايد از ساير تجارب سياست خارجی آمريکا درس گرفت از جمله استراتژی های موسوم به « بنای ساختار سياسی جديد » که قبل از حمله به عراق و پس از آن در دستور کار آمريکا بود. متاسفانه به دليل اشتباهات سياسی آمريکا و رهبری سياسی جديد عراق اين پروژه در آن کشور به نتيجه مطلوب نرسيد و کشمکش های جناحی و قومی عراق پس از صدام را برای چند سال به دامن خشونت فرو برد. اما از هم اکنون می توان در موازات با اعمال همه جانبه تر سياست مهار ايران به فکر تنظيم يک استراتژی سياسی برای آينده آن کشور بود. نبايد دست روی دست گذاشت و منتظر سقوط حکومت ايران نشست و در صورت سقوط حکومت با يکسری اقدامات پراکنده و بی برنامه به فکر بنای يک نظام جديد در ايران افتاد. شکی نيست که دوران حکومت ايدئولوژيک گروه حاکم در آينده نزديک به پايان خواهد رسيد ولی اين به آن معنا نيست که لزوما يک نظام سياسی معتدل و طرفدار دمکراسی به جای آن سرکار خواهد آمد. جناح های سنت گرا و انحصار طلب به فکر بازگرداندن ايران به دوران گذاشته خواهند افتاد همانطور که چند سال پس از سقوط اتحاد شوروی ما در روسيه شاهد چنين وضعيت بوديم. بنابراين سياست مهار فقط نيمی از استراتژی برای ساقط کردن رژيم های متزلزل است. آمريکا بايد از هم اکنون به فکر برنامه ريزی برای نيمه ديگر باشد.
منبع: رادیو فردا

ما متشکل از چه کسانی است؟


چنان که می دانید، حسين طائب هم اکنون رئيس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و در دوران حوادث پس از انتخابات فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را بر عهده داشت. ابتدا نگاهی به برخی سخنان طائب در دوران پس از انتخابات بیندازیم
  • آمريکايی‌ها پيش از انتخابات خواهان مذاکره بودند. ما گفتيم بايد بعد از انتخابات مذاکره کنيم تا از موضع بالاتر صحبت کنيم.
  • ما پيامکها را قطع کرديم چون معترضان می‌خواستند در مقابل وزارت کشور تجمع کنند و راه پيام رسانی را ما قطع کرديم.
  • ما به معترضان اجازه ميتينگ نمی‌دهيم.
  • بديهی است که ما به نمايندگان معترضان پس از انتخابات اجازه حضور در صدا و سيما نمی‌دهيم، ما نمی‌توانيم رسانه را در اختيار آنها بگذاريم.
  • تحليل‌های محسن رضايی را انتخاباتی می‌دانيم، او می‌خواهد خودش را در عرصه سياسی نگهدارد.
  • سران فتنه موضوع حکميت را از طريق لاريجانی پيگيری می‌کردند، چگونه ممکن است در کشوری که هر ساله يک انتخابات برگزار می‌شود، شورای حکميت تشکيل داد، بنابراين شورای نگهبان آنرا نپذيرفت.
  • ريزش نيروهای انقلاب طبيعی است، دهه چهارم انقلاب دهه ريزش است
مطمئنا این سخنان که فراتر از حیطه اختیارات فرمانده نیروی مقاومت بسیج است، جایگاه ما را به خوبی مشخص است. ما می تواند درباره تمام امور داخلی و خارجی کشور نظرات خود را اعمال کند. براستی ما متشکل از چه کسان دیگری است؟
در اینجا بهتر است از پاسخ دهی
خودداری شود، بلکه خواننده را دعوت به یافتن پاسخ این سوال کنیم. جوینده یابنده خواهد بود.

این تنها، نگاه مردم است ...(برای نوری زاد، عطریانفر و ابطحی عزیز)

نوری زاد را حتی حر زمانه نامیدند. آنکه در ابتدا دستگاه حاکم بر آن چشم فروبست و به ناگاه حتی حکم انفرادی برایش صادر کرد، در واقعه کارگردان و نویسنده و کارشناس فرهنگی هنری ای بود که در کیهان رفت و آمدی و در صدا و سیما منزلتی داشت. به یکباره اما نامه هایش دست به دست و دهان به دهان سکه جامعه ایران شد. او با شجاعتی مثال زدنی در برابر آن همه هجمه و ظلم دستگاه حکومتی جامه خدمت و بندگی به در کرده بود و در کنار خواهران و برادران اش فریاد آزادی خواهی سر میداد. آن طرفتر اما در دستگاه دولتی عزیزانی از این برادران و خواهران با داغ و درفش مجبور به اعتراف آنچه نبودند می شدند. شبها در تلویزیونهایمان تصویر این عزیزان نقش می بست که چقدر تکیده تر و رنجورتر از قبل شده بودند. از خود می پرسیدیم این دستگاه عریض و طویل اعتراف گیری از خود هیچگاه نخواهد پرسید، زبانشان را برای گفتن دروغ با زور به خدمت گرفته اید، با این چهرههای زرد داغ کشیده چه میکنید؟ دستگاه امنیتی اما نه خود می اندیشید و نه دیگران را صاحب اندیشه می دانست. کرد آنچه کرد و باقی ماند یک اشتباه لفظی!! ابطحی که رای موسوی را به جای 13 ، نوزده میلیون اعلام کرد و جواب عطریانفر به مهاجرانی که اگر تو هم بودی چنین می کردی و چنین می گفتی. این شخصیتهایی که در دادگاه به اعتراف مجبور شدند امروز بیرون از حصار میله ای زندان اند و آن یکی که بی هیچ داغی و درفشی جز از عذاب وجدان چنین شجاعانه لب به اعتراض گشود در زندان. اینان به شرمی از سر انسانیتشان در عزلتی خود خواسته خزیده اند و آن یکی در چهارچوبی سیمانی به اسارت گرفته شده است. از اعترافات دادگاهی چیزی نماند جز صاحبانشان که مردم بخشیدند و از نوری زاد، آزاده ای که مردم او را با نگاهشان چشم انتظارند. این همان قدرتی است که موسوی در بیانیه شماره چهارده خودش به آن اشاره می کند آنجا که می گوید : دستگاه ظاهری می تواند فرزندان انقلاب را همچون تبهکاران دستگیر کند و لباس های تحقیر آمیز بر قامتشان بپوشاند و مردم می توانند با نگاهشان از آنان قهرمان بسازند و به آنان افتخار کنند. آن اعتراف شونده ها و این آزادمردان با همه ضد و نقیضهای دیروز و امروزشان، تا با مردم اند در دیده یشان عزیزند، حتی اگر خود، به خود نصبت خائن زنند و این آن چیزی است که دستگاه ظاهری از آن بی بهره است و این فقط، تنها نگاه مردم است.
منبع : سپیده دمان

جایزه به سپاه به خاطر تمام کردن شصت ماهه‌ی پروژه‌ی سی ماهه!

فاز اول خط لوله هفتم سراسری (خط لوله صلح) به طول ۹۰۷ کیلومتر و با قطر ۵۶ اینچ و با سرمایه گذاری ۷/۱ میلیارد دلاری که گاز را از منطقه پارس جنوبی با عبور از استان‌های بوشهر، فارس، کرمان و هرمزگان به ایرانشهر در سیستان و بلوچستان می‌رساند، دوشنبه این هفته با حضور محمدرضا  رحیمی،  به بهره برداری رسید.
این خط لوله قرار بود 30 ماهه توسط قرارگاه خاتم ساخته شود که به 62 ماه رسید .درست دوبرابر زمان مقرر شده، ولی معاون اول دولت، بدون اشاره به این تاخیر زیاد این پرژوه را از سیاست های عدالت طلبانه دولت دانست.
 با وجود تاخیر دو برابری قرارگاه خاتم در ساخت فاز اول این خط لوله بنا بر گزارش خبر گزاری مهر «شرکت ملی گاز ایران پروژه ساخت فاز دوم خط لوله هفتم سراسری (صلح) به طول تقریبی 270 کیلومتر را نیز به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار کرد این خط لوله ادامه خط لوله ای است که گاز میدان پارس جنوبی را به ایرانشهر در سیستان و بلوچستان منتقل می کند. قرار است این خط لوله جدید از ایرانشهر تا مرز پاکستان ساخته شود.»
با این وجود در این مراسم مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران از احداث ادامه خط لوله هفتم سراسری به سمت منطقه چابهار و مرز کشور پاکستان به طول ۳۰۰ کیلومتر تا سه سال آینده خبر داد. به گزارش شانا، جواد اوجی، ابراز امیدواری کرد «تا دو سال آینده شاهد بهره برداری از عملیات گازرسانی به شهرهای زاهدان و زابل باشیم.» البته این رویه مدیران دولت نهم ودهم است که در روزهای آغازین وعده های شیرین می دهند ولی در روزهای بعد سخنی از تاخیر و هدر رفتن زمان ومنابع مالی هیچ سخنی نمی گویند چنانچه در این مراسم نیز سخنی از تاخیرهای قرارگاه خاتم گفته نشد وتازه پروژه‌ تازه‌ای نیز به رسم تشکر لابد(!) به همین قرارگاه واگذار شد.
بنا برگزارش بی بی سی «ساخت بخش اول این خط لوله بدون رعایت مقررات مربوط به برگزاری مناقصه به طور خاص به قرارگاه خاتم الانبیاء داده شده بود و بنابر گزارش ها، بخش دوم نیز به همین شکل به این نهاد وابسته به سپاه پاسداران داده شده است.» 
منبع: جرس

۱۳۸۹/۰۶/۰۳

موتلفه اسلامی حزب فراگیر با ترکیب احزاب اصولگرا تشکیل می دهد

به گزارش مهر، حسن غفوری فرد عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و نماینده مردم تهران در حاشیه برگزاری جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، با اعلام این خبر افزود: حزب موتلفه اسلامی به دنبال ایجاد یک جریان جدید حزبی متشکل از افراد اصولگرا است.
 وی افزود: این حزب جامع از ترکیب حزب موتلفه و تشکل های صنفی و سیاسی هم چون جامعه اسلامی مهندسین، جامعه اسلامی ورزشکاران، جامعه اسلامی دانشجویان، جامعه اسلامی اصناف و احزابی که عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری هستند، تشکیل می شود. غفوری فرد در بیان اهداف تشکیل این حزب فراگیر نیز گفت: احزاب در جامعه در حال حاضر تحرک زیادی ندارند و به این وسیله می خواهیم خون جدیدی در زمینه فعالیت های حزبی در احزاب جریان پیدا کند.
یاداوری می‌شود که چندی پیش، آقای احمدی نژاد، تنها حزب را «حزب ولایت» خوانده بود.

سانسور، پدیده‌ای دولتی یا مقوله‌ای اجتماعی-فرهنگی؟

شهلا زرلکی- نویسنده و منتقد ادبی
رادیو زمانه، با خانم شهلا زرلکی، نویسنده و منتقد ادبی گفتگویی کرده است.
خانم زرلکی، از ادبیات زنانه و مردانه گفته است و دنیا و زبان و نگاه متفاوت آنها و اینکه زنانه یا مردانه بودن یک اثر، ویژگی آن است و ربطی به ارزش ادبی آن اثر ندارد:
اینکه یک داستان جنس زنانه‏ دارد یا نه ربطی به ارزش ادبی‏اش ندارد. زنانه بودن که می‏گوییم فقط یک ویژگی‏ست. مثل خیلی ویژگی‏های دیگر. نه خوب است نه بد. یک ویژگی است مثل ویژگی‏های ژانری. وقتی پای ارزش‏گذاری و نمره دادن وسط است این که به زنانگی و مردانگی امتیاز بدهیم غلط است. این فقط یک ویژگی‏ است که در کار تأویل و تحلیل یک اثر به کار می‏آید نه اینکه در داوری درباره‌ی یک داستان بگوییم چون زنانه است برتر است یا چون مردانه است بهتر است. طبیعی است که خواننده در خوانش اولیه، چندان درگیر زنانه - مردانه نیست. این ‏تقسیم‏بندی‏ها مربوط به خوانش ثانویه و رویکردهای تحلیلی است.

او درباره‌ی تاثیر سانسور بر کارهای داستان نویسی‌اش می‌گوید:
سانسور، مقوله‏ای اجتماعی و فرهنگی است. سانسور با جان و روح یک جوان ایرانی آمیخته است. ربطی به ادبیات ندارد. تربیت اجتماعی در جامعه ایرانی در سی سال گذشته به گونه‏ای بوده که آدم‏ها فارغ از جنسیت، دچار دوگانگی‏های وحشتناکی هستند. تماشای این دوگانگی نیازمند مطالعه و تأمل زیادی نیست. لازم نیست جامعه‏شناس باشی یا روانشناس. شما نگاهی به رفتارهای اجتماعی دور و برتان بیندازید کافی است به عمق و گستردگی دوگانگی پی ببرید.

شهلا زرلکی، این دوگانگی را «محصول تفکر حاکم و تربیت اجتماعی» می‌داند که متعلق به دوره‌ی فلان وزیر و بهمان معاون ارشاد نیست و قبل از اینکه «سانسورمان» کنند، خود، دست به کار سانسور خود می‌شویم چرا که «میان درون و برون این آدم‏ها یک دیوار بلند وجود دارد. دیواری که معمار ماهر آن نظام فرهنگی و تربیتی حاکم است.»

    من امروز وقتی دستم را روی کلیدهای کامپیوترم می‏گذارم یک خانم ناظم چادری بی آن که خودم خبر داشته باشم، دستم را هدایت می‏کند که همه چیز را نگویم. چرا وقتی داستان صابون گلنار را می‏نویسم حواسم هست زیادی بدن‏های برهنه را توصیف نکنم؟
    ما در این سال سی، یاد گرفته‏ایم هر حرفی را نباید جلوی دیگران زد. نباید توی خیابان با هر کسی راست راست راه رفت و خندید، چون آدم را می‏گیرند می‏برند توی پاسگاه و اداره‌ی نکیر و منکر (منکرات) و زندان. پس حرف‏های پنهانی را باید در خانه زد. همین طور در این سال‏ها پیش آمده‏ایم تا رسیده‏ایم به اینجا. اینجا که وضعیت امروزمان است. تسلیم وضع موجود، منفعل، خسته، ناامید، تسلیم هر فرمانی که از بالا برسد، بدبین به همدیگر، متوهم و آرمیده در خانه‏های امن و آراممان و ترس‏خورده... ترس‏خورده...
متن کامل مصاحبه را در رادیو زمانه بخوانید.

ژاپن: مثل اروپا، ایران را تحریم می‌کنیم

روزنامه یومیوری گزارش کرده تحریم‌های تازه‌ای که دولت ژاپن بزودی علیه ایران اعمال خواهد کرد مانند تحریم‌های اروپا خواهد بود.
این روزنامه نوشته است دولت آمریکا از ژاپن خواسته که تحریم‌های تازه توکیو علیه تهران به سختی تحریم‌های اروپا باشد.
ممنوع کردن سرمایه‌گذاری در بخش‌ نفت و گسترش توقیف دارایی‌های نهادهای وابسته به دولت از جمله تحریم‌های تازه اتحادیه اروپا علیه ایران است.
ژاپن در روزهای نخست ماه جاری نیز در راستای تازه‌ترین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریم‌هایی علیه ایران وضع کرده بود.

21 میلیارد دلار ملّت کو؟

پارلمان‌نیوز:  نماینده دشتی و تنگستان در تذکری خواستار پیگیری اعتباراتی شد که به پیمانکاران داخلی برای پروژه‌های پارس جنوبی پرداخت شده است، اما به میزان مورد انتظار در اشتغالزایی مردم منطقه تاثیرنگذاشته است.
به گزارش ایلنا، مهدی پورفاطمی  در تذکری در پایان جلسه امروز مجلس با اشاره به 21 میلیارد دلاری که تاکنون برای راه اندازی پارس جنوبی به پیمانکاران داخلی کشور داده شده است، گفت: تا امروز خبری از این 21 میلیارددلار نیست.
پورفاطمی با یادآوری اینکه قرار بود در پروژه‌های پارس جنوبی 90 هزار نفر اشتغال یابند و از این میان 15هزار نفر اهل استان بوشهر باشند، تصریح کرد: با تبلیغات زیادی که رسانه‌های داخلی در رابطه با ظرفیت اشتغال‌زایی این پروژه انجام داده‌اند، مردم و جوانان این استان از ما نمایندگان انتظار دارند و می‌خواهند که این موضوع را پیگیری کنیم.
پس از این تذکر ابوترابی‌فرد كه ریاست جلسه را بر عهده داشت، از این نماینده خواست تذکر خود را کتبا به هیات رییسه ارائه کند تا پیگیری شده و گامی مناسب جهت اشتغال مردم منطقه و توسعه كشور برداشته شود.

عده ای نفع خود را در ایجاد تفرقه بین ملت می بینند

تازه ترین دیدار میرحسین موسوی با جمعی از فرزندان خانواده های ایثارگران بود. موسوی در این دیدار ضمن ترسیم آثار جنبش سبز مردم ایران، بر اتحاد و استقامت تا تحقق تغییرات مطلوب در کشور تاکید کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه میرحسین موسوی جنبش سبز مردم ایران را موجب الفت و نزدیکی اقشار مختلف مردم به یکدیگر دانست و گفت: «راهبرد زنجیره انسانی از میدان تجریش تا میدان راه آهن در سطح ملی دنبال می شود و همه ما با تکثر آرا، عقاید و فرهنگها و قومیت ها به تدریج لکنت زبان خود را از دست می دهیم و می توانیم راحت تر با هم صحبت کنیم.»
وی در همین زمینه افزود :«تشکل های سیاسی که با سیاست های غلط از هم جدا شده بودند، به تدریج به هم نزدیکتر می شوند، با هم مذاکره می کنند و بر سر یک سفره می نشینند. آنچه نقطه وصل آنها با یکدیگر است تلاش برای آزادی، عدالت و تفاهم بر سر پاسداری از حقوق ملت است. مرزهای خودی و ناخودی به تدریج کمرنگ می شود و به جای آن تعامل و گفت و گو می نشیند. امروز به برکت یک جنبش سبز مردمی زمینه آشتی ملی، دوستی و وحدت بیش از همیشه بین فرهنگهای گوناگون، قومیت ها و شیعه و سنی و همه اقشار بوجود آمده است.»
موسوی گفت:
گرچه عده ای که نفع خود را در تفرقه و شقه کردن مردم می دانند با پرونده سازی و اقداماتی گسترده به نام مبارزه با جنگ نرم نفرت پراکنی را ادامه می دهند و جریانهای ناسالمی که امروز گاهی در فضای مجازی می بینیم که مقدسات را به سخره می گیرند، ریشه در این میلیاردها تومانی دارد که به عنوان جنگ سایبری و لشگر سایبری هزینه می شود. آنها می خواهند همانطور که رسانه ملی را با دخالت خود به یک رسانه تفرقه افکن یکطرفه تبدیل کرده اند فضای مجازی برآمده از جنبش سبز را با ویروس های خود آلوده کنند تا اعتماد ملت اسلامی ما از این پنجره زیبای باز شده سلب شود ولی این توطئه نیز نتیجه عکس خواهد داد.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس ضمن اظهار تاسف از اینکه نظام دچار جمود، فساد و ظلم شده است، گفت: «نظام هم اکنون نمی‌تواند متناسب با تغییرات جهانی و تغییرات داخلی تحول لازم را در خود ایجاد کند. این موضوع طبیعی هم هست چرا که موثرترین عنصر برای تغییرات مطلوب دخالت مردم در همه امور و رعایت حق تعیین سرنوشت برای ملت و رعایت حقوق شهروندی است. حتی سیاست نامه‌های قدیمی هم ظلم و ویرانی ملک را با هم قرین می دانستند.»
میرحسین گفت :«قدیم، در کتابهای دینی خود از زندانهای منصور دوانیقی‌ها و هارون‌الرشیدها می‌خواندیم و امروزه زندانهای ما از فرزندان مبارز و آزادیخواه این کشور پر شده است. حتی کسانی که شاکی از اتهاماتی هستند که بر آنها وارد شده به زندان برده می شوند و تهمت زننده و دستگاه‌های حامی او دور از دسترس قوه قضاییه قرار می گیرند.»
موسوی کلیدی ترین رمز تحقق مردمسالاری را قبول آرای مردم دانست و گفت : «آرای مردم است که می تواند کشور را از بحرانی که در آن گرفتار شده ،نجات بدهد و شور و نشاط را به جامعه بازگرداند.»
منبع : کلمه

ناشنیده‌هایی از علامه جعفری

فرید صلواتی ، نوه مرحوم آیت الله علامه جعفری در دلنوشته ای خطاب به پدر بزرگش، نکاتی از زندگی ایشان را، نوشته است. گوشه‌هایی از این نکات را در اینجا برایتان می‌نویسیم:
  • در سفری به قم، با ایشان به دیدن بزرگ مرجع شیعیان مرحوم آیت الله منتظری رفتیم، به خیلی‌ها بر خورد و جوجه‌ها و کوته فکران و بهتر بگویم آتش بیاران معرکه این بزرگ مرد را بسیار سرزنش کردند که: چرا به دیدن ایشان رفتید؟ و در جواب این کوته نظران فرمودند که: شما نمی خواهد برای من تصمیم بگیرید. مگر من می تواند تمام زندگیم را آنگونه که شما می خواهید انجام دهم. یک روز می گویید بازرگان بد است. یک روز می‌گویید طالقانی مشکل دارد. روز دیگر شریعتی را بدنام می کنید.
  •  یک سالی بود که احمد شاملو در غرب به نقد فردوسی پرداخته بود. و تمام هوچیها و بی سوادان در مطبوعات و رسانه‌ها به نقد و بی احترامی به او پرداخته بودند و از پدر بزرگ در این رابطه سوال کردم و ایشان در جواب گفتند که: نمی گویم شاملو درست می گوید یا نه ولی این حق را به او می دهم که چون شاملو در ارتباط با ادبیات سررشته دارد. نظراتش را بگوید، مگر فردوسی خداست.
  • روزی استاد شجریان برای دیدن ایشان به منزل پدر بزرگ آمد. و استاد شجریان تعجب کرده بود که چگونه است که یک روحانی تمام دستگاه‌های موسیقی را به خوبی می‌شناسد. و به خوبی هم آن دستگاه‌هارا اجرا می کند.
  •  روزی شخص جوانی پیش ایشان آمد که: بسیار آدم متعصبی بود و ضمنا روی پیشانیش جای مهر بود ، آقا جون به ایشان گفت: فرزندم من هفتاد سال است که نماز می خوانم روی پیشانیم حتی به اندازه یک نخود جای مهر نیست ، چگونه شما با این سن کمتر روی پیشانیت جای مهر حک شده؟
  • ایشان همیشه از مراحل ساخت فیلمها و فیلمهای جشنواره از من سوال می کردند. بهترین فیلم از دیدگاه ایشان فیلم آهنگ برنادت بود. 
  • چرا باید در این زمان روحانیان و مذهبیون آنقدر از جوانها و مردم به دور باشند. کاش به جای اینکه این افراد آنقدر در کائنات سیر کنند در همین کره خاکی سیر می کردند و می دیدند که اندیشه هایشان چه افرادی را از دین و مذهب، زده کرده است.
  • پدر بزرگ بد ترین مسئله را این می دانستند که روحانیت وارد سیاست شود. چون ایشان به این دید رسیده بودند که کار سیاست اینگونه است که باید چشم خود را بر روی خیلی از مسائل ببندی و همین مسئله باعث می شود که دروغ را نیز باید چاشنی آن کنی و در این صورت از دید مردم یک دروغگو شناخته خواهی شد.
منبع: جرس

۱۳۸۹/۰۶/۰۲

تَرَک‌هایی در ايران: جمهوری اسلامی به دردسر افتاده است

«تَرَک‌هایی در سنگ ايران» نام مقاله‌ای است که روزنامه آمريکايی وال استريت ژورنال به قلم مايکل لدين منتشر کرده است. آقای لدين در اين مقاله می‌نويسد که رژيم جمهوری اسلامی به دردسر افتاده است.
وال استريت ژورنال می‌نويسد: «ايران دوست دارد تظاهر کند که دارای قدرت نظامی پيشرفته است، در جامعه جهانی پشتيبان دارد و بر اوضاع داخلی مسلط است.»
اين روزنامه می‌نويسد: «شايد برخی کارشناسان خارجی اين اظهارات ايران را قبول کنند، اما واقعيت اين است که ايران به دردسر افتاده است. رهبران ايران ديگر در انظار عمومی مشروعيت ندارند و نمی‌توانند مشکلات کشور را حل کنند.»
  • چند هفته پيش، گزارش‌های رسمی و غير‌رسمی حاکی از آن بود که نيروی هوايی ايران سه فروند هواپيمای بدون سرنشين را در نزديکی بوشهر سرنگون کرده است. وقتی سپاه پاسداران لاشه هواپيماها را برای يافتن اثری از دشمن بررسی کرد متوجه شد که اين هواپيماها خودی هستند.
  • در اواخر ماه ميلادی گذشته، محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، گفت که خيلی از افسران ارشد سپاه از حاميان جنبش سبز هستند. کمی پس از آن اعلام شد که ۲۵۰ تن از افسران سپاه پاسداران به طور ناگهانی از مقام‌شان استعفا کرده‌اند.
  • طی چند هفته اخير، شمار زيادی از روزنامه‌نگاران خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، شغل‌شان را از دست داده‌اند.
  • چندی است در صنعت نفت و گاز ايران هم انفجارهايی روی می‌دهد.
ترک ديگری که وال استريت ژورنال معتقد است بر پيکر جمهوری اسلامی وارد آمده بحران‌های اجتماعی و اقتصادی در ايران است.
  • نرخ بيکاری در ماه گذشته ۱۵ درصد و در برخی مناطق ۴۵ درصد گزارش شد.
  • در تهران، مقامات بهداشتی نسبت به ناسالم بودن آب آشاميدنی اين شهر به مردم هشدار دادند.
  • قطع برق در اين کشور خيلی شايع است.
  • رانندگان تاکسی به خاطر کمبود گاز و صف‌های طولانی در طول تابستان دست به اعتراض زده‌اند.
به نوشته وال استريت ژورنال، حملات شديد لفظی سران جنبش سبز به سياست‌های دولت نيز از ديگر ترک‌هايی است که بر پيکر نظام جمهوری اسلامی پيدا شده است. اظهارات تند مهدی کروبی و گفته‌های ميرحسين موسوی مبنی بر این که «استبداد دينی بدترين نوع استبداد است» از نظر نويسنده اين مقاله حکايت از آن دارد که شکاف در نظام جمهوری اسلامی بسيار جدی است.

به یاد عیسی سحر خیز

در یکسال آخر زندان، عیسی بسیار به خانه‌ی ما سر می زد. دختر کوچک مرا به گردش می برد و می کوشید تا بیشتر از یک پدر، حق پدری را بجا آورد تا او کمتر احساس خطر کند. آیا امروز هم کسانی هستند که به خانه‌ی امثال عیسی سحرخیز سر زنند و آنها را از تنهایی در آورند و اثبات کنند که آنها تنها نیستند؟
نوشته‌ای از اکبر گنجی درانجمن صنفی روزنامه نگاران ایران

مرجع تشيخص صلاحيت نامزدهاي خبرگان رهبري

چندی پیش محسن کدیور نوشتاری تحت عنوان «استیضاح رهبر» را قلمی کرد.‌ایشان در‌این نوشتار دلایل مورد نظر خود بر لزوم خلق آقای خامنه‌ای از رهبری جمهوری اسلامی را برشمرده است. در بخش نخست‌این نوشتار به مجلس خبرگان پرداخته شده و در بخش‌های بعد عملکرد آقای خامنه مورد توجه قرارمی‌گیرد. یکی از نکات قابل تامل درباره مجلس خبرگان تغییری است که در نحوه تایید صلاحیت نامردهای انتخابات خبرگان رخ داده است که به نقل از آن نوشتار آورده می‌شود:


در هشتمین اجلاسیه سالیانه دوره اول خبرگان در تاریخهای 24 و 25 تیر 1369 ماده دوم «قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری و‌آیین نامه داخلی آن مربوط به اصول 5، 107 و 108 قانون اساسی جمهوری اسلامی‌‌ایران» (مصوب 1359 و تغییرات 1361 شورای نگبهان) تغییر یافت. مفاد ماده در دوره‌ایت الله خمینی: "خبرگان منتخب مردم باید دارای شرائط زیر باشند:... ب : آشنایی کامل به مبانی اجتهاد با سابقه تحصیل در حوزه‌های علمیه بزرگ در حدی که بتوانند افراد صالح برای مرجعیت و رهبری را تشخیص دهند.تبصره 1: تشخیص واجد بودن شرائط با گواهی سه نفر از استادان معروف درس خارج حوزه‌های علمیه می‌باشد.تبصره 2: کسانی که رهبر صریحا و یا ضمنا اجتهاد آنان را تایید کرده است و کسانی که در مجامع علمی‌ و یا نزد علمای بلد خویش شهرت به اجتهاد دارند نیازمند به ارائه گواهی مذکور نمی‌باشند."

در زمان آقای خامنه‌ای مصوبه فوق‌اینگونه تغییر یافت:«ماده 3: خبرگان منتخب مردم باید دارای شرائط زیر باشند: ب: اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشند و بتوانند ولی فقیه واجد شرائط رهبری را تشخیص دهند. تبصره 1: مرجع تشخیص دارا بودن شرائط فوق، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی می‌باشند.تبصره 2: کسانی که رهبر معظم انقلاب صریحا یا ضمنا اجتهاد آنها را تایید کرده باشد، از نظر علمی‌ نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهد داشت.»

اجتهاد خبرگان دور اول با گواهی سه نفر از اساتید معروف درس خارج، شهرت در مجامع علمی‌ و نزد علمای بلاد احراز می‌شد. اجلاسیه هشتم دوره اول خبرگان پس از وفات ‌ایت الله خمینی، فقهای شورای نگهبان را مرجع تشخیص شرائط داوطلبان مجلس خبرگان قرار داد. در بین خبرگان دور اول از نمایندگان سلیقه‌های مختلف سیاسی نشانی بود.

اما در اثر تغییر یادشده و با تنگ نظری شورای نگهبان در دوره‌های بعدی خبرگان، مجلسی یک دست و تک صدایی را نتیجه داد. اکثریت قریب به اتفاق پذیرفته شدگان ازیک سلیقه خاص بودند. انتخابات دوره‌های دوم تا چهارم مجلس خبرگان سردترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی‌ایران بوده است و مشارکت مردمی‌در آن در پائین ترین سطح قرار داشته است. فقهای شورای نگهبان منصوب رهبرند. منصوبین رهبرنمی‌توانند مرجع تشخیص صلاحیت خبرگانی باشند که انتخاب، نظارت و عزل رهبر را به عهده دارند. «دورباطل» در‌این زمینه کاملا مشخص است.

شعر حداد عادل در مدح سيد علي خامنه اي

غلامعلي حدادعادل در مدح سيد علي خامنه ای شعري سروده است. اين شعر به نقل از جهان نيور آورده مي شود


اي دو چشمانت چراغ شام يلداي همه
آفتاب صورتت خورشيد فرداي همه

اي دل دريايي‌ات كشتي نشينان را اميد
اي دو چشم روشنت فانوس درياي همه

خنده‌هاي گاه گاهت خنده خورشيد صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهاي همه

اي پيام دلنشينت بارش باران نور
وي كلام آتشينت آتش ناي همه

قامتت نخل بلند گلشن آزادگي
سرو سرسبزي سزاوار تماشاي همه

گر كسي از من نشاني از تو جويد گويمش
خانه‌اي در كوچه باغ دل،‌ پذيراي همه

لاله‌زار عمر يك دم بي گل رويت مباد
اي گل رويت بهار عالم آراي همه

۱۳۸۹/۰۶/۰۱

رد صلاحیت نمایندگان در طول دوره نمایندگی

امکان رد صلاحیت نمایندگان مجلس در طول دوره نمایندگی خود توسط شورای نگهبان فراهم می شود.
 جهان نیوز خبر داده که اخیرا کمسیون اصل ۹۰ مجلس، کمیته ای را برای تهیه طرح نظارت بر عملکرد نمایندگان مجلس تعیین کرده است که تدوین این طرح در مراحل پایانی خود قرار دارد.
براساس این طرح از این پس نظارت شورای نگهبان تنها در بررسی صلاحیت کاندیدا نخواهد بود و در طول دوره نیز این نظارت وجود خواهد داشت.
بر همین اساس درصورت عدم صلاحیت نماینده در طول دوره، اعتبار نامه وی باطل خواهد شد. به این ترتیب بررسی اعتبار نامه نیز تنها در ابتدای دوره نخواهد بود و در طول دوران نمایندگی امکان بررسی خواهد داشت.
همچنین مطابق این طرح هیاتی تشکیل می شود تا بر عملکرد نمایندگان نظارت کنند.مطابق این طرح دارائی و مکاتبات نمایندگان نیز در طول دوره ثبت خواهد شد.

حکم تعلیق سه مقام ارشد قضایی صادرشد

"پس از تعلیق این قضات، تمامی شاکیان این افراد می توانند با مراجعه به دادسرای کارکنان دولت، شکایت خود را از این قضات، مطرح و پیگیری کنند"

پس از گذشت یکسال از جنایت کهریزک و شهادت سه تن و شکنجه شماری از بازداشت شدگان، حکم تعلیق و عزل سعید مرتضوی و دو مقام مرتبط دیگر صادر شد. این حکم توسط شعبه یک دادگاه انتظامی قضات، به این سه مقام قضایی ابلاغ شده است.

صالح نیک بخت، وکیل خانواده امیر جوادی‌فر، از جانباختگان بازداشتگاه کهریزک با بیان این خبر به جرس گفت: پس از تعلیق این قضات، تمامی شاکیان این افراد می توانند با مراجعه به داسرای کارکنان دولت، شکایت خود را از این قضات، مطرح و پیگیری کنند.

وی همچنین اعلام کرد که پرونده کهریزک با پایان مدت اعتراض متهمان، به دیوان عالی کشور ارجاع شده است.

سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۹ تیرماه ١٣۸۹ (۳۰ ژوئن) با صدور اطلاعیه ای، دو تن از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک را بدون ذکر نام و مشخصات و به اتهام “ضرب و جرح عمدی منجر به قتل”، به “قصاص نفس” (اعدام) محکوم کرده بود. این دو تن، متهم به قتل امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی شناخته شده و علاوه بر “اعدام”، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم شده اند. بر اساس این اطلاعیه، ۹ متهم دیگر پرونده نیز، به تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق محکوم اند.

دادگاه بررسی پرونده این بازداشتگاه زیر نظر قاضی مصدق در سازمان قضایی نیروهای مسلح، در جلساتی غیر علنی تشکیل شد و با برگزاری هشت جلسه در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ به کار خود پایان داد.

دو افسر نگهبان وقت، ابراهیم محمدیان و محمد خمیس آبادی، دو متهمی هستند که در این دادگاه به اعدام محکوم شده اند و درجه آنان استوار دوم نیروی انتظامی می باشد. سرهنگ دوم فرج الله کمیجانی (رئیس بازداشتگاه کهریزک)، بعنوان متهم ردیف اول پرونده به “بی احتیاطی، بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به تلفات جانی و صدمات بدنی، جمعا به ٣۵ ماه حبس و ۷میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس و شش ماه محرومیت از خدمت محکوم شد.

پیش از این مقامات ارشد انتظامی در دیدارهایی جداگانه با خانواده شهدای فاجعه کهریزک، بر این نکته تأکید کرده بودند که اعزام بازداشت‌شدگان رخدادهای پس از انتخابات ۸۸ به کهریزک با وجود مخالفت آنها صورت گرفته و سعید مرتضوی مسئول مستقیم این ماجرا بوده است.

این در حالی است که سعید مرتضوی دادستان وقت تهران، در جوابیه‌ای که به دنبال قرائت گزارش نمایندگان مجلس در مورد کهریزک ۲۶ دی سال گذشته منتشر کرده بود، تلاش کرد تا از این اتهام تبرئه شود. وی نوشته بود: ‌”قبل از اعزام ‌١۴٧ نفر متهم مورد اشاره به بازداشتگاه کهریزک، اینجانب پس از شرکت در جلسه صبح روز جمعه مورخ ‌١٩/۴/٨٨ کمیته سیاسی و امنیتی شورای‌عالی امنیت ملی و طرح موضوع در جلسه مذکور با معاونت امنیت دادسرای تهران و قاضی رسیدگی کننده تماس گرفته و تأکید نمودم با بررسی دقیق پروند‌ه‌ها تنها افرادی که با چاقو و قمه در اغتشاشات شرکت داشته و اموال خصوصی و عمومی مردم را به آتش کشیدند و در زمره اراذل و اوباش هستند تا زمان تدارک جا در اوین به صورت موقت می‌توانند به بازداشتگاه کهریزک اعزام نمایند و تأکید مضاعف نمودم چنانچه افراد تحصیل کرده یا دانشجو در بین بازداشت شدگان باشد، به هیچ وجه به بازداشتگاه کهریزک اعزام نشوند…”

با این همه اما دستگاه قضایی دفاعیات مرتضوی را نپذیرفته و به عقیده ناظران حقوقی، صدور حکم تعلیق وی به این معناست که او “نخستین متهم جنایت کهریزک” شناخته شده است.

منبع : کلمه

۱۳۸۹/۰۵/۳۱

نگرانی از سلامتی سحرخیز و واکنش نوکیا زیمنس به شکایت او

به دنبال طرح شکایت عیسی سحرخیز از نوکیا-زیمنس به دادگاه فدرال آمریکا، این شرکت این شکایت را «بی‌مورد» دانست. در همین حال خانواده این زندانی سیاسی، درباره سلامتی او ابراز نگرانی کرده‌اند.

حدود دو هفته پیش اعلام شده بود آقای سحرخیز که در زندان به سر می‌برد، قادر به حرکت نیست و به فلج عمومی مبتلا شده است. امروز 30 مرداد ماه مهدی سحرخیز فرزند وی از «شرایط بحرانی» آقای سحرخیز ابراز نگرانی کرده است.

آقای سحرخیز که اکنون در زندان رجائی شهر به سر می‌برد، در دادگاهی که 27 تیر ماه امسال برگزار شد، به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی، توهین به رهبری و اقدام تبلیغی علیه نظام»، به 15 ماه حبس تعزیری و محرومیت از فعالیت‌های مطبوعاتی محکوم شد.

عیسی سحرخیز در دادخواستی از شرکت نوکیا زیمنس به دلیل فروش و ارایه فن‌آوری و تجهیزات لازم برای شنود و مونیتورینگ هوشمند شبکه‌های بی‌سیم، اطلاعاتی و اینترنت در ایران که موجب دستگیری و سپس شکنجه او و دیگر شهروندان ایرانی شده است، به دادگاه فدرال آمریکا شکایت کرده بود.

اما شرکت نوکیا زیمنس در واکنش به شکایت آقای سحرخیز، اعلام کرده «دعوی او که در فرض اشتباه است، در جایی اشتباه و علیه طرف اشتباه ارائه شده است».

این شرکت در ای‌میلی که برای شبکه خبری سی.ان.ان فرستاده، نوشته است: آقای سحرخیز در حالی که از رفتار وحشیانه رژیم ایران سخن می‌گوید به جای شکایت از دولت جمهوری اسلامی شکایت را علیه شبکه نوکیا زیمنس و در دادگاه فدرال آمریکا مطرح کرده است، کشوری که هیچ ارتباطی با موضوع دادخواهی آنها ندارد.

آقای سحرخیز، مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت اصلاحات بود که 12 تیرماه سال گذشته در جریان وقایع پس از انتخابات در روستایی از توابع مازندران دستگیر شد. وی می‌گوید که فن‌آوری‌های فروخته شده توسط شرکت نوکیا زیمنس موجب دستگیری او شده است و بدون این فن‌آوری‌ها، امکان دستگیری او توسط نیروهای امنیتی ایران وجود نداشته است.

این نخستین بار نیست که شرکت نوکیا زیمنس به ارائه و فروش تجهیزات و فن‌آوری شنود مکالمات تلفنی به ایران متهم می‌شود؛ پیش از این نیز شیرین عبادی، وکیل ایرانی و برنده جایزه صلح نوبل این شرکت را به فروش و ارائه فن‌آوری و تجهیزات لازم برای شنود مکالمات تلفنی به ایران، در جریان رویدادهای پس از انتخابات سال گذشته متهم کرده بود.

منبع : مردمک

رونمایی از جت بدون سرنشین؛ احمدی‌نژاد تهدید کرد

همزمان با رونمایی از جت «کرار»، اولین هواپیمای بدون سرنشین ایرانی، محمود احمدی‌نژاد تهدید کرد که اگر بخواهند به ایران «تعرض» کنند، عکس‌العمل ایران بسیار «گسترده‌تر» خواهد بود.

مقام‌های ایرانی می‌گویند این جت بدون سرنشین از جمله «توانایی حمل و پرتاب چهار موشک کروز رادارگریز، قابلیت حمل دو فروند بمب 250 پوندی هوشمند نقطه‌زن و نفوذ به عمق مناطق پرخطر دشمن» را دارد.

محمود احمدی‌نژاد امروز به مناسبت روز صنعت دفاعی، در یک سخنرانی «دشمنان» را تهدید کرد که اگر بخواهند تعرضی انجام دهند، شعاع دايره عكس‌العمل ايران بسيار وسيع و گسترده و به اندازه کل زمین خواهد بود.

آقای احمدی‌نژاد درباره دورنمای پیشرفت دفاعی جمهوری اسلامی می‌‌گوید: باید در زمینه صنايع دفاعی به جايی برسیم كه دشمنان بشريت در گام اول از تعرض به ملت ايران و در گام های بعدی از تعرض به هر ملت آزاده‌ای مايوس شوند.

رئیس دولت دهم درباره دورنمای پیشرفت جمهوری اسلامی گفته است: بايد با بسيج همه توان كشور، به ارتفاع بالای 1000 كيلومتری زمين دست پيدا كنيم زیرا از آن ارتفاع به راحتی می‌توان بر تمام امور تسلط داشت و به سهولت امور را اداره كرد.

منبع : مردمک

لایحه حمایت از خانواده یا تلاشی برای افزایش جمعیت؟

اقدامات دولت احمدی نژاد در رابطه با تشویق جامعه ایران به افزایش جمعیت با ترفندهای مختلف پیاده شده است. اولین بار در دور اول سفرهای استانی بود که در مقابل خواست مردم تنکابن برای استان اعلام کردن بخش غربی مازنداران، افزایش جمعیت منطقه را بعنوان پیش شرط استان شدن تنکابن عنوان کرد. او گفت اگر مردم در طی سه تا چهار سال آینده جمعیت خود را به حد نصاب برسانند قول می دهد این مشکل را برطرف نماید. در طول دوران ریاست جمهوری، او بارها و بارها از تریبون های رسمی حمایت دولت از افزایش جمعیت را اعلام کرده است. چهار سال بعد از سفر به تنکابن نیز، در سفرهای استانی در مقابل خواست مردم کاشان بود که دوباره از آنان خواست برای استان شدن فکری به حال جمعیت خود نمایند. آخرین نمونه از این اقدامات نیز در مصاحبه با شبکه سوم سیما بود که از طرح دولت برای اعطای یک میلیون تومان برای متولدین سال 89 خبر داد. احمدی نژاد امکانات فعلی کشور را مناسب برای افزایش جمعیت تا سقف 120 میلیون نفر می داند و می گوید داشتن دو فرزند سیاستی غربی است.
این بار اما دولت از این ترفند برای توجیه لایحه حمایت از خانواده بهره برده است. آنجا که در اعتراض به ماده 23 این لایحه عنوان می دارد این بند به افزایش جمعیت کمک می کند. این ماده به مرد اجازه می‌دهد که «از دادگاه تقاضای ازدواج مجدد کند» و دادگاه نیز «پس از بررسی، در صورت تشخیص توانایی مالی و اجرای عدالت، اجازه ازدواج مجدد را به مرد بدهد». در این لایحه گرچه اجازه همسر اول برای ازدواج مجدد مرد، در پی اعتراض فعالین حقوق زنان گنجانده شد، اما به گفته فائزه هاشمی از اعضای ائتلاف اسلامی زنان و رئیس شاخه زنان حزب کارگزاران، رضایت همسر اول هم ردیف سایر شروط در نظر گرفته شده است. به کفته وی در این لایحه مشخص نیست که آیا رضایت همسر با رغبت کامل مطرح می شود یا اینکه بر اثر فشارمرد، زن مجبور به رضایت برای ازدواج مجدد همسرش می گردد.از دیگر شروط این لایحه که مرد را مجاز به تجدید فراش می داند سوء رفتار، غیبت زن از خانه و ترک زندگی به مدت شش ماه است که به گفته فعالان حقوق زنان خود معلول رفتار مرد می باشد. به جز موارد ذکر شده، نازایی نیز از دیگر شروط ماده 23 لایحه حمایت از خانواده می باشد که مورد اعتراض فعالان حقوق زنان قرار گرفته است. به گفته خانم هاشمی با پيشرفت‌های پزشكی، به جز در موارد استثنائی نازائی معنا ندارد و بنابراين نبايد نازایی به‌عنوان یکی از شروط ازدواج مجدد مرد در نظر گرفته شود.
محکومیت زندان برای زن و همچنین عدم تمکین زن از مرد نیز از جمله مواردی است که در این ماده مطرح شده است. در این مورد شهیندخت مولاوردی عضو مجمع زنان اصلاح طلب می گوید: مردی كه نمی‌‌تواند جريمه نقدی همسر خود را بپردازد و او را از زندان آزاد كند، چگونه می‌‌تواند ازدواج دوم داشته باشد.
گرچه اعتراضات در مورد این لایحه همچنان ادامه دارد اما باید دید دولت آقای احمدی نژاد برای دستیابی به جمعیتی 120 میلیونی که آن را پتانسیل بالایی برای کار و رشد اقتصادی و تبدیل شدن به قدرتی منطقه ای معرفی می کند، می تواند از طریق قانونی به خواست چندین ساله خود برسد. شاید در این مورد هم دولت، همانند حمایت یک میلیون تومانی از متولدین سال 89 مجبور به اتخاذ سیاستهای تشویقی گردد!